وبلاگ رایگان دانلود فیلم و سریال رایگان ساخت وبلاگ رایگان
حذف در پنل کاربری [X]
فروشگاه

ابزار وبمستر

نظام حسابداري شركت باربري وحيدبار

۱۱ خرداد ۱۴۰۳
۰۹:۵۲:۰۹
ادمين

نظام حسابداري شركت باربري وحيدبار

نظام حسابداري شركت باربري وحيدبار

دسته بندي حسابداري
فرمت فايل doc
حجم فايل 39 كيلو بايت
تعداد صفحات 83
براي دانلود فايل روي دكمه زير كليك كنيد
دريافت فايل

مقدمه
در چند دهه گذشته، گسترش تكنيكهاي جديد حسابداري در تمامي رشته ها و كاربرد آن، نوآوري و دگرگونيهاي بسياري را در زمينه هاي اقتصادي و بازرگاني پديد آورده است . به خوبي آشكار است كه حسابداري شركتها نيز طي سالهاي اخير، تحولات شگرفي را پذيرا شده و، علاوه بر ارائه اطلاعات و ارقام مربوط به عملكردها، توانسته است با بهره گيري از روشهاي جديد، به فرانگري پرداخته و جهت حركت موسسات بازرگاني و شركتهاي دولتي و غير دولتي را به نحو مشخصي ترسيم نمايد .
از سوي ديگر استحكام مباني مالي كه به تعبير حضرت علي (ع) رگ حيات و رشته جان ملت محسوب مي شود از اهميت فوق العاده اي برخوردار بوده كه بايد با استفاده از جديدترين يافته هاي علمي به نحوي مطلوب و منظم برقرار گردد .
تحقق اين هدف البته نيازمند بكارگماري نيروي انساني ماهر و كارآمد و بهره گيري از روشها و ابزار مناسب مي باشد كه اين امر اهميت مسئوليت و رسالت مركز آموزش مديريت دولتي را در ايجاد زمينه هاي مناسب براي پرورش و تجهيز كارگزاران و افزايش توانايي هاي علمي و مهارتهاي تخصصي آنان بيش از پيش آشكار مي سازد .
نظام اقتصادي و مالي هر جامعه و نحوه و ميزان فعاليت هاي بازرگاني موسسات تجاري در بخش خصوصي، يكي از معيارهاي قابل تحقيق و پژوهش در وضعيت رشد
اقتصادي و درجه توسعه يافتگي آن جامعه است .
اقتصاد بخش غير دولتي، در نظام هاي مختلف سياسي و حكومتي، جايگاه ويژه و متفاوتي پيدا كرده است مثلاً، در نظام سرمايه داري، سهام داران و سرمايه گذاران عمده ترين نقش را در نظام اقتصادي دارا مي باشند و زمينه ساز بسياري اتفاقات و حوادث مهم اجتماعي، سياسي، اداري و غيره نيز مي گردند . در نظام سوسياليستي، بيشترين مسئوليت به عهده نهادهاي دولتي است و اقتصاد بخش خصوصي بسيار كم رنگ و ضعيف عمل مي كند .
در بخش چهارم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، تحت عنوان نظام اقتصادي و مالي ، ضمن بيان هدفهاي كلي و زير بنائي، نظام اقتصادي را بر سه پايه دولتي، تعاوني و بخش خصوصي استوار ساخته است(اصل چهل و چهارم قانون اساسي ). بنابراين جايگاه قانوني اقتصاد بخش خصوصي از اهميت خاصي برخوردار مي باشد و مي بايد به عنوان مكمل دو بخش ديگر، رسالت بسيار مهم و موثر خود را به عهده بگيرد و انجام دهد .
در بخش نخست، نظام هاي مختلف حسابداري، قوانين و مقررات جاري كشور در مورد نحوه ثبت و نگهداري دفاتر قانوني، چگونگي تشكيل و انواع شركت هاي تجاري و ويژه گيهاي شركت هاي دولتي مورد بحث قرار گرفته است .
بخش دوم به عمليات حسابداري شركتهاي سهامي اختصاص يافته است كه حاوي سرمايه گذاري و تغييرات آن، انتشار اوراق قرضه، تبديل و انحلال و تصفيه و ادغام و جذب شركتهاي سهامي و در نهايت استخراج گزارش هاي مالي و مباحث مربوط به آن مي باشد .
براي اداره صحيح نظام اقتصادي در بخش هاي مختلف توليد، توزيع و مصرف ، استفاده و بكارگيري سرمايه گذاريهاي دولتي و غير دولتي به صورت برنامه ريزيهاي بلند مدت اقتصادي از اهميت ويژه اي برخوردار مي باشد . بديهي است ايجاد تشكيلات مناسب اداري و سازماني و استفاده از ابزار و فنون موثر از جمله نظام حسابداري و مالي كاربردي، مي تواند مديران و سرمايه گذاران را در اين امر مهم ياري نمايد .
حسابداري امروزين را بدرستي «زبان تجارت» مي نامند . اين زبان كه براي ثبت و تفسير اطلاعات مالي بكار مي رود از زمان تحرير الفباي اوليه آن، يعني ثبت دو طرفه بر اساس تمايز شخصيت واحد تجاري از شخصيت صاحب يا صاحبان آن، در جريان تغييرات شتاب آميز و شگرف اقتصادي ـ اجتماعي جوامع بسري در طول چند قرن گذشته روز به روز تكامل يافته و به مثابه ابزاري كارآمد در خدمت پيشرفتهاي صنعتي، پيدايش و گسترش شركتهاي بزرگ سهامي و توسعه فعاليتهاي اقتصادي قرار گرفته است .
زبان تجارت يا حسابداري در جريان تحول و تكامل خود، متناسب با نيازها و در واكنش به ضرورتها، پذيراي ابتكارات و نوآوريهاي فراواني شده و با انباشت واژگاني از روشها و رويه ها، اينك به فرهنگي گسترده و پيچيده مبدل گرديده است كه شاخه ها و رشته هاي گوناگوني را در بر دارد .
براي اين زبان نيز ، همانند ديگر زبانها ، دستور زباني به شكل اصول و ضوابط پذيرفته شده تدوين گرديده است كه شيوه صحيح نوشتن، راحت بيان كردن و استفاده درست را فراهم مي سازد و درك اطلاعات مالي را براي افراد، واحدهاي اقتصادي، سازمانها و موسسات خصوصي و عمومي تسهيل و استفاده دلخواه از آن را امكان پذير مي سازد. در تدوين دستور زبان حسابداري؛ يعني اصول، ضوابط ئ استانداردهاي حسابداري؛ شرط اساسي، پذيرش همگاني بوده و هست، اما در چند دهه اخير توصيف و تبيين ضوابط و كوشش در سنجش اصول مزبور برمبناي استدلال و برخورد منطقي رايج شده است كه اين مقوله“ تئوري حسابداري ” نام دارد .
تئوري در معناي عام آن چنين تعريف شده است :“ مجموعه اي منسجم از اصول مفروض، مفهوم و عملي كه چارچوبي كلي براي استدلال منطقي و آگاهي و تحقيق در زمينه خاصي از دانش را تشكيل مي دهد ”. تئوري حسابداري در معناي خاص آن چنين تعريف شده است :“ مجموعه اي مستدل از اصول فراگير حسابداري كه چارچوبي كلي براي استدلال منطقي در زمينه درك مفاهيم، سنجش و ارزيابي رويه ها و عملكردهاي حسابداري را فراهم مي آورد و راهنماي پژوهش ، توسعه و ابداع رويه هاي نوين حسابداري قرار مي گيرد ”.
شايد براي ما كه هنوز در نخستين مراحل آگاهي از دانش حسابداري هستيم و از لحاظ كتابهاي پايه حسابداري با كمبودها و نارسائيهاي فراوان مواجهيم، پرداختن به مباحثي چون تئوري حسابداري بلند پروازي و نابجا جلوه كند، اما تئوري حسابداري مي تواند:
• بستر تاريخي ضرورتها و نياز هاي اقتصادي ـ اجتماعي جوامع پيشرفته صنعتي را كه به ابداع، رشد و تكامل دانش حسابداري انجاميده به ما بنماياند و از اين راه انتخاب، انطباق، تدوين و كاربرد اصول، رويه ها و روشهاي متناسب با اوضاع و احوال خاص اقتصادي ـ اجتماعي كشورمان را تسهيل كند .
• چگونگي پيدايش، شكل گيري و توسعه اصول ، ميثاقها، مباني، ضوابط و استانداردهاي حسابداري را توصيف كند و از اين طريق مفاهيم و كاربردهاي اصول و معيارهاي مزبور را روشن سازد و بدين ترتيب، امكان انتخاب منطقي رويه ها و استانداردهاي متناسب را از بين استانداردهاي وضع شده توسط مجامع حرفه اي بين المللي و ملي فراهم آورد .
• و بالاخره تئوري حسابداري ما را با ابزار كارآمد استدلال منطقي در اين رشته از دانش آشنا مي سازد و مي تواند از تعصب و پيش داوريهاي ناشي از پيشينه هاي متفاوت آموزشي جلوگيري و راه انتخاب مستدل از بين متون و منابع گوناگون را هموار سازد .
از اين رو تدوين و انتشار مباحثي از تئوري حسابداري در برنامه كار اين مركز قرار گرفت . اما چون امكانات و نيروي كافي براي عرضه يك كتاب كامل تئوري حسابداري را نداشتيم بر آن شديم كه مباحث مختلف تئوري حسابداري را به صورت نشريات جداگانه و با توجه به اولويت رفع نياز هاي جاري و در محدوده امكانات موجود تهيه و منتشر نمائيم تا در نهايت كتابي جامع فراهم آيد، اگرچه به درستي مي دانيم كه در طول زماني كه اين كتاب آماده مي شود ، روند شتاب آميز پيشرفت دانش حسابداري بسياري از مطالب را كهنه و رنگ باخته خواهد كرد .


موضوعات مرتبط: فروشگاه
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

بررسي مالي شركت توليد آب معدني و خدمات رساني آن

۱۱ خرداد ۱۴۰۳
۰۹:۵۱:۵۲
ادمين

بررسي مالي شركت توليد آب معدني و خدمات رساني آن

بررسي مالي شركت توليد آب معدني و خدمات رساني آن

دسته بندي حسابداري
فرمت فايل doc
حجم فايل 75 كيلو بايت
تعداد صفحات 59
براي دانلود فايل روي دكمه زير كليك كنيد
دريافت فايل

پروژه مالي شركت توليد آب معدني و خدمات رساني آن

 

ابتداي ورود شركت اتاق نگهباني مي‌باشد وبعد از عبور از محوطه وفضاي باز شركت به ساختمانها وسوله هاي اداري و تشكيلاتي مي رسيم كه هر بخش فعاليت مربوط به خود را داراست مانند: دفتر امور اداري، اموركارگزيني، بازاريابي و...

مالكيت شركت:
مالكيت اين شركت بر عهده 2 نفر از سهامداران مي‌باشد كه هر يك به ميزان مساوي سرمايه گذاري كرده اند و به نسبت مساوي از سود بهره مند مي‌شوند.

خلاصه هزينه هاي سرمايه گذاري جهت راه اندازي شركت:
ازآنجايي كه اجراي طرح از نظر وجه سرمايه گذاري در خور توجه است حمايت مالي به صورت جدي از اين صنعت نه تنها لازم است بلكه ضروري مي‌باشد و كمكهاي مالي ميتواند به صورت ارائه تسهيلات بانكي ارزان قيمت، كاهش نرخ ماليات، ارائه امكانات زير بنايي طرح به صورت يارانه اي، طولاني كردن باز پرداخت تسهيلات بانكي، كمك درشناساندن محصول در بازارهاي جهاني مي‌باشد
مكان شركت وتسهيلات آن:
شركت مذكور واقع در تهران كيلومتر 15 جاده مخصوص مي‌باشد
تسهيلات شركت عبارت است از دسترس به اتوبان وبزرگراه
از تسهيلات ديگر مجهز بودن شركت به وسايل حمل ونقل سريع جهت حمل آب معدني به سراسر نقاط تهران مي‌باشد
خدمات شركت:
شركت فوق خدمات بسياري را ارائه مي‌كند كه عبارت است از:
1-اب معدني گاز دار: آبي است كه پس از تصفيه هاي لازم وبسته بندي مقدار گاز آن برابر با مقدار گازي باشدكه آب در مظهر چشمه دارد
2-آب معدني بدون گاز: آب معدني است كه پس از تصفيه و بسته بندي فاقد گاز كربنيك مازاد به مقدار لازم جهت نگاهداري املاح بي كربنات موجود و يا گازهاي ديگر باشد
3-آب معدني گاز دار شده: آب معدني است كه پس از تصفيه هاي لازم ازمنبع ديگري گاز كربونيك به آن اضافه شود
مقايسه رقابتي:
شركت هاي رقيب درصدآن هستندكه فعاليت هاي خود را در زمينه كيفيت وقيمت آ بمعدني بهتر كنند. شركتهايي كه با شركت آب معدني دماوند رقابت مي كنند عبارتند از :آب معدني ايران، آب معدني سپيدان و..
همه شركتهاي ذكر شده به دنبال رضايت مشتري مي باشند
يكي از دلايل موفقيت شركت آب معدني دماوند به دليل رعايت كردن استاندارهاي ملي وكسب استانداردهاي مختلف ISO مي‌باشد
نوع، شماره و موضوع استانداردهاي تدوين شده شركت به قرار زير است


موضوعات مرتبط: فروشگاه
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

جوش فلزات رنگي و جوش ليزري

۱۱ خرداد ۱۴۰۳
۰۹:۵۱:۴۰
ادمين

جوش فلزات رنگي و جوش ليزري

جوش فلزات رنگي و جوش ليزري

دسته بندي مكانيك
فرمت فايل doc
حجم فايل 30.864 مگا بايت
تعداد صفحات 103
براي دانلود فايل روي دكمه زير كليك كنيد
دريافت فايل

جوش فلزات رنگي و جوش ليزري

چكيده:

اغلب خواص جوش به دليل تفاوت بين تركيب و مراحل حرارتي با خواص فلز مادر فرق دارد اين مسئله لزوماً يك نقطه ضعف نيست به عنوان مثال در جوشكاري لب به لب استحكام بهتر جوش معمولاً مفيد است البته به شرطي كه از نرمي و شكل پذيري خوبي بهرهمند باشد. پس با عنوان اين مسئله به اين نكته خواهيم رسيد كه جوشكاري فلزات نرم مانند مس و AI و Ni و به طور كلي فلزات رنگي همانگونه كه نسبت به ساير فلزات آسان‏تر است احتياج به دقت بالاتري دارند.

در اين پژوهش به چند مسئله پرداخته شده است كه سر فصل مطالب به عنوان روش‏هاي جوشكاري فلزات رنگين همچنين جوشكاري با گاز محافظ و جوشكاري با ماشين ليزر مي‏باشد و مي‏توان با مطالعه هر فصل اطلاعات كاملي راجع به موضوع مورد نظر به دست آورد.

مقدمه:

همواره در ايران صنعت دستخوش تحولاتي بوده است. كه بعضي مثبت و برخي منفي بوده است. صنعت جوشكاري و جوش يا به عبارتي بهتر علم جوش نيز همواره دچار تغيير و تحول شده است و امروز از صورت سنتي خود به يك علم پيشرفته تبديل شده است. آنچه در اين مقاله مورد بحث قرار مي‏گيرد بيان گوشه‏اي از پيشرفت اين علم مي‏باشد كه در قالب جوشكاري فلزات رنگي و غير فولادي و جوشكاري ليزري مورد بحث قرار مي‏گيرد. جوش ليزري باعث شده كه امروز كيفيت جوشكاري به طور فزاينده‏اي بهبود يابد و امروز بيشترين كاربرد را در صنعت داشته باشد. با اميد به اينكه اين مقاله بتواند كمكي هر چند كوچك در اين زمينه باشد .

فهرست مطالب:

فصل اول

1-3 خواص حرارتي مس 1

2-3 نكاتي در مورد جوشكاري مس 1

3-3 جوشكاري مس با الكترود دستي 4

4-3 جوشكاري مس با شعله گاز 5

5-3 جوشكاري مس با فرآيند TIG 7

6-3 جوشكاري مس با فرآيند MIG 8

7-3 جوشكاري مقاومتي مس 11

8-3 تعريف 12

9-3 جوشكاري برنج 14

10-3 جوشكاري آلومينيوم – برنز 20

11-3 جوشكاري سيليسيم برنز 25

12-3 جوشكاري مس – نيكل 31

فصل دوم

4- جوشكاري با گاز محافظ 35

1-4 تعريف 36

2-4 تاريخچه 37

3-4 روش‏هاي كاربرد 38

4-4 مزايا و محدوديت‏ها 40

5-4 نحوء انتقال قطرات و تجهيزات از مفتول در فرآيند جوشكاريMIG 42

1-6-4 عيوب جوش MIG 50

2-6-4 تاثير ولتاژ در نرخ تغذيه 55

3-6-4 تنظيم ميزان حجم گاز 57

4-6-4 حالت‏هاي از نفوذ ناقص 60

7-4 پارامترهاي جوشكاري سيليسلم برنز 67

8-4 پارامترهاي جوشكاري مس – نيكل 69

فصل سه

9-4 جوشكاري با ماشين ليزر 72

1-9-4 مواد قابل جوش با ليزر 76

2-9-4 فولاد 77

3-9-4 فولاد ضد زنگ 78

4-9-4 آلومينيوم 79

5-9-4 مس 79

6-9-4 نيكل 80

7-9-4 تيتان 80

9-4 پارامترهاي 80

10-4 نمودارهاي از جوشكاري ليزري 82

11-4 جوشكاري اشعه ليزر دو لبه 88

12-4 آزمايشات 98

13-4 نتايج و بحث‏ها 100

14-4 چكيده مقاله جوش ليزر 106

منابع و مأخذ 109


موضوعات مرتبط: فروشگاه
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مقاله در مورد جامعه شناسي

۱۱ خرداد ۱۴۰۳
۰۹:۵۱:۲۸
ادمين

مقاله در مورد جامعه شناسي

مقاله در مورد جامعه شناسي

دسته بندي تاريخ و ادبيات
فرمت فايل doc
حجم فايل 424 كيلو بايت
تعداد صفحات 325
براي دانلود فايل روي دكمه زير كليك كنيد
دريافت فايل

جامعه شناسيچكيده

نقد جامعه‌شناسي برخلاف آنچه در نگاه نخست به نظر مي‌آيد، تنها بررسي تأثير مستقيم رخدادهاي اجتماعي مشخصي بر ادبيات يك دوره نيست و برخلاف بسياري مكاتب ديگر نمي‌توان يك مقطع معين تاريخي و يك محدوده‌ي مشخص جغرافيايي و فرهنگي براي آن درنظر گرفت. بلكه در طول سال‌ها افت و خيزهاي فراواني را پشت سرگذاشته و با جريان‌هاي بسيار در پيوسته است.

يكي از مهم‌ترين اين جريان‌ها كه پيوندي گسست‌ناپذير با جامعه‌شناسي دارد، نقد فمنيستي است. بسياري از منتقدان، فمنيسم را شاخه‌اي از نقد جامعه‌شناسي مي‌دانند كه در آن به جامعه از رهگذر امكانات و شرايطي مي‌نگرد كه همواره از زنان دريغ داشته شده است.

اين رساله ابتدا به معرفي مشروح رويكرد جامعه‌شناسي مي‌پردازد و ويژگي‌هاي اصلي آن را جست و جو مي‌كند و مهم‌ترين گرايش‌هاي اين گونه‌ي نقد ادبي را معرفي مي‌كند. فصل دوم رمان سووشون را براساس شيوه‌هاي اين رويكرد تحليل مي‌كند و مناسبات سووشون را با جامعه‌اي كه در آن شكل گرفته و نيز جامعه‌اي كه روايتش مي‌كند مورد كنكاش قرار مي‌دهد. در فصل سوم از رويكرد فمنيستي و نقد ادبي سخن مي‌رود و در فصل پاياني سووشون از چشم‌انداز اين رويكرد نوآيين و در حال شكل‌گيري بررسي مي‌شود.

فصل اول

معرفي رويكرد جامعه‌شناسي

 

 

پيوندهاي جامعه و ادبيات در نگاه نخستين

نخستين تصوري كه از شنيدن تركيب جامعه‌شناسي ادبيات در ذهن نقش مي‌بندد، احتمالاً بررسي تأثير مستقيم رخدادهاي اجتماعي مشخصي بر ادبيات يك دوره و به ويژه نمودهاي معين آن در آثاري خاص است.

اما حتي پيش از آن‌كه به سراغ آنچه ناقدان كهنه و نو در اين باره گفته‌اند، برويم با تأمل در مجموعه‌ي نسبت‌هاي محتمل ميان ادبيات و جامعه مي‌توانيم آرام آرام دريابيم كه اين ماجرا بسيار پيچيده‌تر از آن چيزي است كه در آغاز مي‌پنداشتيم، ببينيم پيوندها و تأثير و تأثرات متقابل ميان دو مفهوم گسترده‌ي جامعه و ادبيات چه ابهاماتي در ذهن ما برمي‌انگيزند:

1ـ آيا مي‌توان از عكس اين نسبت يعني تأثير ادبيات بر جامعه نيز سخن گفت؟

2ـ آيا مي‌توان اين رابطه را تأثير و تأثري دوجانبه و ديالكتيكي دانست؟

3ـ آيا جامعه مستقيماً بر متن ادبي تأثير مي‌گذارد يا به واسطه‌ي تأثير بر نويسنده؟

4ـ آيا حوادث جامعه مستقيماً براثر ادبي تأثير مي‌نهند يا آن‌كه حوادث اجتماعي با تحولي كه در فضاي فرهنگي و ادبي ايجاد مي‌كنند، اثر را تحت تأثير قرار مي‌دهند؟

5ـ آيا نويسنده حتماً بايد تحت تأثير فضاي اجتماعي قرار گيرد يا آن‌كه در مواردي بايد در برابر اين تأثير ايستادگي كند و حتي آن را خنثي و يا ديگرگون سازد؟

6ـ تأثير جامعه بر ادبيات در قلمرو خود آگاه نويسنده جاي دارد يا ناخودآگاه؟

7ـ تأثير جامعه بر ادبيات به جنبه‌ي هنري ـ ادبي متن باز مي‌گردد يا اثر از طريق تأثير بر فضاي فكري دوران و ذهنيت نويسنده از جامعه رنگ مي‌پذيرد؟

8ـ آيا تأثيرپذيري از جامعه صرفاً در آثار رئال تحقق‌پذير است؟

9ـ آيا تأثيرپذيري از جامعه محدود به انواع و قالب‌هاي خاصي است؟ آيا اثرپذيري شعر و داستان با اثر تغزلي و تعليمي به يك نسبت است؟

10ـ آيا مي‌توان از اثرپذيري اجتماعي نظريه‌هاي ادبي سخن گفت؟

11ـ آيا منظور از جامعه در اين تعابير صرفاً جنبه‌هاي سياسي را دربر مي‌گيرد؟ آيا تأثير جامعه به معناي تأثير حكومت و ايدئولوژي خاصي است؟

12ـ آيا ممكن است تأثيرات اجتماعي در مورد دو نويسنده، يا دو متن متفاوت و يا حتي متضاد باشد؟ آيا ممكن است اثري به گونه‌اي منفي و واكنشي تحت تأثير جامعه قرار گيرد؟

13ـ واقعيت‌هاي اجتماعي براثر تأثير مي‌نهند يا آرمان‌هايي كه هنوز تحقق نيافته‌اند؟

14ـ آيا نشانه‌هاي اثرپذيري اجتماعي اثر ادبي به طور پراكنده در متن منتشر است يا آن‌كه ساخت كلي متن از جامعه اثر مي‌پذيرد؟

15ـ آيا اثر تحت تأثير و نمايشگر بخش و طبقه‌ي خاصي از جامعه است يا مي‌كوشد تصويري از همه‌ي جوانب اجتماع به دست دهد؟

16ـ آيا اثر با مقطع معيني از جامعه نسبت دارد يا با گستره‌اي تاريخي از اجتماع در ارتباط است؟

17ـ آيا روابط اثر و جامعه به گونه‌اي آشكار مطرح شده است يا به صورتي پنهان و نامستقيم؟

18ـ آيا اثر همواره صرفاً به روايت بي‌كم و كاست فضاي جامعه دست مي‌زند يا در آن تصرف و اغراق مي‌كند و احياناً با ديدگاهي ناقدانه به آن مي‌نگرد؟

19ـ آيا آثار نويسندگاني كه ظاهراً به جامعه توجهي نشان نمي‌دهند، بركنار از هرگونه تأثير اجتماعي است؟

20ـ آيا نگاه اجتماعي به ادبيات الزاماً به معناي داوري ارزشي و نگاه تعهدآميز است؟

بي‌ترديد با تأمل بيشتر مي‌توان بر اين پرسش‌ها افزود و يا بسياري از آن‌ها را به شكلي دقيق‌تر و فني‌تر مطرح كرد.

مسأله‌ي‌ پيوند جامعه و ادبيات بسيار پيچيده و داراي جوانبي گوناگون است و همواره در مباحث نقد ادبي حضور داشته است. در حقيقت گرايش‌هاي گوناگون جامعه‌شناسي ادبيات يا مكاتب ديگري كه به نحوي با اين قلمرو ارتباط يافته‌اند، هركدام به بخش‌هايي از اين زمينه‌ي پهناور توجه كرده‌اند و در پي پاسخ تنها تعدادي از پرسش‌هاي بيست گانه‌ي پيش گفته، برآمده‌اند.

 

 

چشم‌انداز تاريخي جامعه‌شناسي ادبيات

گزارش تمام تأملات پيرامون مسائلي كه به گونه‌اي به نسبت جامعه و ادبيات پيوند دارد، به صورتي دقيق، سزاوار و منسجم و در عين حال موجز بسيار دشوار است. تقريباً همه‌ي شاخه‌هاي خرد و كلان نقد ادبي، بعدي جامعه‌شناسي نيز دارند. جامعه‌شناسي ادبيات برخلاف بسياري مكاتب ديگر در يك مقطع معين تاريخي و يك محدوده‌ي مشخص جغرافيايي و فرهنگي، داراي سير تكوين، اوج و افول آشكاري نيست و پيوسته در حال اُفت و خيز و بازگشت به جريان‌هاي پيشين بوده است. از اين‌ها گذشته مناسبات جامعه و ادبيات چندان عام و گسترده است كه مي‌توان ادعا كرد هيچ دوره‌ي تاريخي‌اي خالي از ذهنيتي هر چند مبهم و كلي و نظريه‌اي هرچند خام و نارسا در اين باره نبوده است.

به هر روي مي كوشيم در اين مجال اندك پس از اشاره‌اي گذرا به ريشه‌هاي تاريخي جامعه‌شناسي ادبيات در مفهوم فني امروزي آن، جريان‌هاي عمده، چهره‌هاي ممتاز و مفاهيم كليدي اين قلمرو پهناور را معرفي كنيم و با اشاراتي كوتاه به واپسين جريان‌ها كه در زماني نزديك به ما متولد شده‌اند، به مسير تحولات در پيش رونگاهي بيندازيم.

هنر و جامعه: همزادان ديروز

ارتباط هنر و جامعه از اساسي‌ترين مسائلي است كه توجه تاريخ‌نگاران هنر و زيبايي‌شناسي را به خود جلب كرده است.

بي‌گمان يكي از نامدارترين و گسترده‌ترين پژوهش‌ها در اين زمينه، كتاب تاريخ اجتماعي هنر نگاشته‌ي آرنولد هاوزر است، كه تاريخ هنر را از منظري كاملاً اجتماعي بررسي كرده است و پيوند تحولات هنري و ايجاد سبك‌هاي جديد و از ميان رفتن سبك‌هاي پيشين را با تحولات مختلف اجتماعي آشكار ساخته است و تولد يا زوال جريانات را با وقوع حوادث معين اجتماعي گره مي‌زند.1

ارنست فيشر در ريشه‌يابي ارتباط هنر و جامعه به اصل «تصورناپذيري ابزار بدون انسان و انسان بدون ابزار» توجه مي‌دهد. فيشر مي‌پندارد انسان از آغاز همان گونه كه ابزار و سلاح مي‌ساخت و در جست و جوي خوراك و پناهگاه بر مي‌آمد، به كارهاي هنري نيز دست مي‌يازيد، نقاشي و پيكرتراشي مي‌كرد و به هنگام كارهاي دسته‌جمعي، ترانه مي‌خواند.2

دكتر آريان‌پور ـ از پيشگامان جامعه‌شناسي و جامعه‌شناسي هنر در ميهمن ما ـ نيز پس از بررسي ديدگاه‌هاي گوناگون درباره‌ي منشأ هنر، نگرش‌ها يي را كه به شيوه‌اي هنر را با فرديت هنرمند پيوند مي‌دهد، به يك سو مي‌نهد و به اين نتيجه مي‌رسد كه اجتماع، مهم‌ترين منشأ پرورش شكوفايي هنر ابتدايي است.3

در زندگي ابتدايي، جمع انساني اهميت بسيار داشت. زندگي معناي خويش را از جمع و روابط انساني به دست مي‌آورد ـ ذهنيتي كه تا امروز همچنان تداوم يافته است. اشكال گوناگون هنري زبان، آوازهاي موزون و مراسم جادويي ـ كوششي جمعي بود كه همه‌ي انسان‌ها در آن مساهمت داشتند. هنر وسيله‌اي براي تسخير طبيعت و حيوانات توسط جامعه‌ي انساني به شمار مي‌رفت. هنر فردي اساساً مفهومي متأخر و حتي امروزين است. پيشرفت زندگي اجتماعي انسان‌ها، يك جانشيني و روي‌آوري آدمي به كشاورزي مفهوم هنر را ديگرگون ساختند.4

تقسيم كار و تخصص كه پيامدهاي مستقيم و ضروري شكل‌گيري تمدن بود، رفته رفته هنر را پديده‌اي ويژه و هنرمندان را گروه‌هاي ممتاز ساخت. در اين جامعه‌ي تازه شكل گرفته ديگر نه هنرمند، هنر خويش را به منزلـه‌ي ابزار مي‌نگريست و از آن تنها براي بهره‌برداري از طبيعت سود مي‌جست و نه هنر و جامعه مي‌توانستند يگانگي آغازين خود را پاس دارند. پنداري «من» هنرمند و بسياري مسائل غيراجتماعي ديگر اين دو را از هم جدا مي‌كرد.

با آن‌كه از آن سال‌هاي ديرينه و جادويي هم نهادي و هماني هنر و جامعه دور افتاده‌ايم اما آثار پديده آمده، هنوز هم اين ارتباط دوسويه را مي نمايانند.

پيشينه‌ي گره خوردگي مطالعات ادبي با مسائل اجتماعي

به سهولت و قطعيت نمي‌توان نقطه‌ي آغاز معيني براي آميزش مطالعات ادبي با مسائل اجتماعي سراغ كرد. در اين زمينه اجماعي ميان پژوهندگان وجود ندارد و شايد بهتر باشد اندكي دورتر رويم و زمينه‌هاي اجتماعي پديداري اين رويكرد را تا اندازه‌اي شناسايي كنيم ـ رويكردي اجتماعي به رويكرد جامعه شناختي ادبيات!

از حدود سال 1830م رمانتيسم در بيشتر كشورهاي اروپايي جاي خود را به واقع‌گرايي داد. از نويسندگاني كه چندان واقع‌گرا نبودند، چون ديكنز، گوگول و بالزاك به گروهي واقع‌گراتر رسيديم؛ مانند جرج اليوت، تولستوي و فلوبر. جنبشن رمان‌نويسان واقع‌گرا را مي‌توان واكنشي در مقابل كل‌گرايي رمانتيك‌ها دانست. واقع‌گرايي رمان سده‌ي نوزدهم ريشه در شيفتگي به «چنين استي» زندگي بود و برخلاف رمانتيسم توجه خود را نه به آينده و نه به گذشته، بلكه به زمان حال معطوف مي‌كرد. رمان در ميانه‌ي سده‌ي نوزدهم «منظري گسترده بر بخش‌هاي متعدد جامعه و شمار بزرگي از گونه‌هاي شخصيت مي‌گشايد و البته اين گونه‌هاي شخصيت برحسب كنش‌ها و رابطه هاي اجتماعي‌اشان به تصوير كشيده مي‌شوند. انتقال محوري ميان رومانتيك‌ها و نسل نخستين واقع‌گرايان، بيش از هر چيز انتقال از تخيل است به ديدي اجتماعي و همين انتقال در نظريه ادبي خود را نشان داد.5»

روان بنيادي و جامعه بنيادي از ديگر جريان هاي فكري بودند كه تناقضاتشان در تولد نقد جامعه‌شناسي تأثير قطعي داشت، مباحثات و مجادلـه‌هاي فراواني در اين زمينه به طور هم‌زمان در فرانسه (سورل، لانسون، گراسري، پوسينه، اَرِآ، موفيه، گاستينه و لالو)، آلمان (بوركهارت و هوسن اشتاين و شمارلو) و انگلستان (ايرجوهيرن) به وجود آمد. مناقشاتي كه سرانجام باعث توجه بيشتر منتقدان ادبي به مسأله‌ي اجتماع شد اما ناقدان همچنان روان‌شناسي فردي را در آفرينش هنر مؤثرتر مي‌دانستند. از اين رو م.لالو در كتاب طرح يك زيبايي‌شناسي موسيقي علمي براي توصيف هنر سه جنبه را برمي‌شمارد: «جنبه‌ي فيزيولوژيك، جنبه‌ي رواني و جنبه‌ي جامعه‌شناسانه.» و نيز از همين روست كه اي هيرن برآن است كه «انگيزه‌ها يا محرك‌هاي دروني Impulsions هنر، محرك‌هاي فردي هستند و ماهيت آن‌ها احساسي است و در نتيجه فقط از وضع رواني فرد ريشه مي‌گيرند ولي نمي‌توانند منشأ هنري به خود بگيرند. مگر وقتي كه هنرمند از تصويرهاي ذهني و وسيله‌هاي بياني‌اي استفاده كند كه محيط اجتماعي براي او فراهم مي‌آورد.6 آنچه در زندگي هنري و سير و تكامل آن توجه ناقدان را هميشه به خود جلب كرده است، تحولاتي است كه در آن روي مي‌دهد. دسته‌اي آن را نشانه‌اي از يك انحطاط كلي مي‌دانستند و آن را با «زوال آرمان هاي سياسي و اجتماعي خود» نزديك مي‌ديدند. از همين رو منتقد و مورخ فرانسوي فردينان برونيتر در تبيين و توجيه جهش‌ها و انقلابات بزرگ در تحول ادبيات بسيار كوشيد. برونيتر هنر را به نوع‌هاي زنده تقسيم كرد و كوشيد تا اصول «گزينش انواع» داروين را در مقياسي وسيع، در قلمرو هنر و ادبيات به كار گيرد.7

هرچند نظريه‌ي برونيتر ناكام ماند، راه را براي طبيعت‌گرايان گشود. ناقداني برسركار آمدند كه براي عامل طبيعي نقش بسياري قائل بودند و مي‌كوشيدند تا هنر را با توجه به محيط طبيعي آن بررسي و تبيين كنند. اينان مي‌پنداشتند كه هنر عبارت است از تركيب، تلفيق و بازپردازي Transposition عوامل طبيعي، از همين رو «الي‌فور» هنر نقاشي را كه از ديد او نسبت به ساير هنرها همبستگي بيشتري با طبيعت دارد، مي‌ستايد.8

ناقدان بعدي عوامل محيطي را به دو گروه عوامل طبيعي و عوامل اجتماعي تقسيم كردند. اكثر آن‌ها همچون سوروكين و به‌كر و بارنس تاكيد مي‌كردند كه عوامل اجتماعي در مقايسه با عوامل طبيعي تأثير افزون‌تري برهنر و ادبيات دارند و رها كردن زمينه‌ي اجتماعي فرآيند هنري را خطايي سخت نابخشودني خواندند.

برخي مورخان نقد ادبي مانند ادموند ويلسن، سابقه‌ي نقد ادبي برمبناي جامعه‌شناسي را به پژوهشي درباره‌ي حماسه‌ي هومر اثر «ويكو» در قرن هجدهم مي‌رسانند. ويكو در اين پژوهش به شرايط اجتماعي دوران زندگي شاعر يوناني توجه مي‌كند. اما نقطه آغاز اين مكتب به صورت يك جريان گسترده و ممتد را در سده‌ي نوزدهم بايد جست و جو كرد. در آثار منتقداني چونان مادام دواستان (1817-1766) و هيپوليت تن (1893-1828) و فيلسوفاني مانند هگل و ماركس كه اصولي را پي‌ريزي كردند كه بسط و پرورش‌هاي بعدي، آگاهانه يا ناآگاهانه با آن‌ها پيوند مي‌يابد.9

هرچند نمي‌توانيم تن را بنيانگذار يكه و تنهاي نقد جامعه‌شناسي و پدر جامعه‌شناسي ادبيات معرفي كنيم، اما بي‌گمان او يكي از طلايه‌داران اين مكتب به شمار مي‌آيد. تن در مواجهه با منتقداني كه طبيعت را يگانه عنصر تأثيرگذار در ادبيات مي‌دانستند، زيست‌شناسي، جغرافيا و تاريخ را در كنار يكديگر جاي داد و عوامل مؤثر در ظهور آثار ادبي را نژاد، محيط و زمان معرفي كرد.10

محيط از نظر تن يك ذهنيت اجتماعي يك دست و اثيري است كه از پيچيدگي ساختارهاي قدرت تاريخي فاصله‌ي بسيار دارد. تأثير محيط اجتماعي جزئي است از زمان ـ برداشت‌هاي فراگير عصر ـ يا جزئي از محيط ـ شرايط خاصي كه بر توليد ادبي تأثير مي‌گذارد.

«محيط يعني حال و هواي كلي اجتماعي و فكري كه گونه‌ي اثر ادبي را تعيين مي‌كند. محيط گونه‌هايي را مجاز مي‌داند كه با آن هم‌سان و هم‌خوان باشند و گونه‌هاي ديگر را با موانعي كه ايجاد مي‌كند و حملاتي كه در هرگام از تكاملشان تجديد مي‌كند، نابود مي‌سازد.»11

در نظر تن «عظمت اجتماعي يا تاريخي با عظمت هنري يكسان دانسته مي‌شود. هنرمند بيان كننده‌ي حقيقت و ضرورتاً بيان كننده‌ي حقايق اجتماعي و تاريخي است. آثار هنري از اين جهت كه يادگار دوراني هستند، سند به حساب مي‌آيند و فرض براين است كه بين نابغه و عصر خودش هماهنگي وجود دارد.»12

دنياي درون هنرمند و شخصيت فردي نويسنده يكسره به سويي نهاده مي‌شود. تن تحت تأثير فلسفه‌ي اسپينوزا و تجربه‌گرايان انگليسي بود. از اسپينوزا بي چون و چراترين جبرگرايي را آموخت و تجربه‌گرايان نيز به او آموختند كه نظريات و عقايد ما چيزي نيستند «جز استحاله‌هاي تأثيراتي كه از طريق حواس به ما منتقل مي‌شوند»13

بي‌شك تن در عقيده‌ي خود راه اغراق و مبالغه پيموده است. نمي‌توان تمام جلوه‌هاي ذوق و هنر را مطلقاً محصول علل خارجي دانست و تأثير ذوق و ابتكار انساني را به كلي ناديده گرفت. در ميان منتقدان كساني بودند كه تنها يكي از سه اصل مورد نظر تن را عامل عمده‌ي آفرينش ادبي مي‌دانستند.14

گوايو كار تن را به نحوي تكميل مي‌كند و دومين جنبه‌ي زيبايي‌شناسي جامعه شناختي را مي‌نماياند. او به تأثير ادبيات برمحيط اجتماعي تكيه مي‌كند. تن مي‌پنداشت كه جامعه نابغه و نويسنده را برمي‌انگيزد و در عين حال او را مقيد مي‌كند. در نظر گوايو، نابغه به نوبه‌ي خود جامعه‌اي جديد خلق مي‌كند. آميزه‌ي آراي اين دو را مي‌توان اين گونه بيان كرد: با آن كه «نابغه از اين يا آن محيط اجتماعي برمي‌خيزد، خود آفريننده‌ي يك محيط اجتماعي جديد يا دگرگون كننده‌ي محيط اجتماعي قديم است.»15

شايد بتوان جامعه‌شناسي در معناي امروز را شكل تكامل يافته‌ي نظريه‌هاي تن و گوايودانست. يكي ديگر از سرچشمه‌هاي نقد اجتماعي در آراء برخي انديشگران سده‌ي نوزدهم روسيه يافتني است كه بر جامعه‌شناسي ادبيات به ويژه صبغه‌ي ماركسيستي آن تأثير بسيار گذاشته است.

گفته مي‌شود كه آموزه‌ي رئاليسم سوسياليستي از ماركس و انگلس است ولي حقيقت اين است كه نياكان اين آموزه منتقدان «دموكرات انقلابي» روسيه در سده ي نوزدهم يعني و يساريون گريگوريويچ بلينسكي (1848-1811) و پيروانش بودند. اينان به چشم نقد و تحليل به ادبيات مي‌نگريستند و هنرمند را روشنگر اجتماعي مي‌دانستند و مي‌پنداشتند «ادبيات مي‌بايست از تكنيك‌هاي هنري پيچيده پرهيز كند و به صورت ابزار تكامل اجتماعي درآيد. هنر بازتاب واقعيت اجتماعي است و مي‌بايست ويژگي‌هاي نمونه نماي واقعيت اجتماعي را تصوير كند.»16

البته بلينسكي واقع‌گرايي را تا آن‌جا لازم مي‌داند كه ادبيات را با زندگي پيوند دهد و سير اين پيوند به شكلي منطقي و كارآمد براي دستيابي به يك تأثير اجتماعي به كار برده شود.17 بسياري او را پدر نقد ادبي اجتماعي، نه تنها در روسيه بلكه شايد در سراسر اروپا، مي‌نامند. البته بلينسكي هنر را تنها از نظر گاه تاريخي و اجتماعي نمي‌نگريست و حتي سعي نمي‌كرد تا

«هنرمند يا اثر هنري را به فلان زمينه‌ي خاص اجتماعي نسبت دهد و تأثيرات خاصي را در هنرمند باز نمايد و به بررسي و توصيف روش‌هايي كه او به كار برده، بپردازد و دلايل روانشناختي يا تاريخي توفيق يا شكست شگردهاي خاص او را توضيح دهد، البته گاه اين كارها را مي‌كرد و در واقع نخستين و بزرگترين مورخ ادبيات روسيه بود اما از جزئيات بيزار بود و ميلي به تحقيقات دقيق نداشت.»18

معروف‌ترين پيروان بلينسكي نيكالاي گاويلوويچ چرنيشفسكي (1889-1828)، نيكالاي آلكساندروويچ دابراليوبوف (1861-1836) و دميتري ايوانويچ پيسارف (1868-1840)، آن مايه راه افراط پيمودند كه اساساً در اين نكته ترديد كردند كه آيا «ادبيات آن مايه و مقدار رسالت اجتماعي در خود دارد كه آن را مستحق يك هستي ماندگار كند»19 آنان مي‌پنداشتند تنها زماني هنر داراي ارزش است كه سراپا از حقيقت زمانه سرچشمه گرفته باشد. آنان براي منتقد حتي ارزشي والاتر از نويسنده قائل بودند و او را داراي نيرويي خارق‌العاده مي‌دانستند كه مي‌تواند دنياي توصيف شده در داستان را ژرف‌تر از خود نويسنده درك كند.

دابراليوبوف حتي مي‌گفت كه هنر نه اثري ادبي يا هنري بلكه سندي اجتماعي است. او در نقد يك اثر چنان از شخصيت‌ها سخن مي‌گفت كه گويي اشخاصي واقعي‌اند كه در برابر محيط واقعي خود واكنش نشان مي‌دهند نه موجوداتي آفريده‌ي ذهن نويسنده.20

تكوين و تكامل جامعه‌شناسي ادبيات

جامعه‌شناسي ادبيات از سده‌ي بيستم به شكل رويكردي تخصصي و فراگير مورد توجه قرار مي‌گيرد، گسترش پيدا مي‌كند، به شاخه‌هاي گوناگوني بخش مي‌شود و تقريباً بر همه‌ي رويكردهاي ديگر تأثير مي‌گذارد و رويكردهاي تلفيقي تازه‌اي را نمايان مي‌سازد.

در آغاز سده‌ي بيستم به سال 1904 تأملاتي از لانسون درباره‌ي پيوند تاريخ ادبيات و جامعه‌شناسي در مجله‌ي «فلسفه‌ي اولي و اخلاق» مي‌يابيم كه در كنار نگاشته‌هاي اميل دوركيم جامعه‌شناس مشهور نشر مي‌يافت. اين نوشته‌ها و نگاشته‌هاي مشابه خبر از حضور جرياني تازه در اين سده مي‌داد. اما نقطه‌ي عطف رويكرد جامعه‌شناختي به ادبيات را بايد در دوره‌ي رواج ماركسيسم ـ دهه‌هاي 1920 و 1930 ـ جست و جو كرد. منتقدان ماركسيست از منظري متفاوت با چشم‌انداز اومانيسم، به ادبيات توجه كردند. در اين دو دهه نقد عملاً معطوف به رئاليسم بود. از اين رو در ابتدا توجه نقد ماركسيستي بيشتر به رمان بود، به ويژه رمان سده‌ي نوزدهم. اگر شخصيتي را به عنوان نقطه‌ي عطف جامعه‌شناسي ادبيات، چه از نظر پديد آوردن نظام فكري و زباني گسترده و منسجم و چه از نظر تأثير برجريان‌ها و شخصيت‌هاي پس از خود سراغ كنيم، بي‌هيچ ترديد او كسي نيست جز گئورك لوكاچ ناقد و انديشگر مجارستاني.

لوكاچ در سال 15-1914 كتاب دوران‌ساز نقد نظريه رمان را منتشر مي‌كند. مباني نظري جامعه شناختي اين اثر مهم از هگل، ديلتاي و ماركس و بر است. همچنين از انگلس و ماركس بايد ياد كرد. اما اهميت كار لوكاچ آن است كه اين مباني جامعه‌شناسي را به گونه‌اي روشمند و عميق وارد قلمرو نقد ادبي مي‌كند. اين كوشش پيش از او به اين دقت و سامان‌مندي صورت نگرفته بود. لوكاچ چندين دهه در پروردن جامعه‌شناسي ادبيات پيشتاز بود. البته در اين ساليان دراز لوكاچ، پياپي تغيير و تكامل مي‌يابد. او شاخص‌ترين چهره‌ي اين رويكرد در نيمه‌ي نخست قرن بيستم است. البته شاخص‌ترين چهره‌ي نيمه دوم قرن يعني لوسين گلدمن به شدت تحت تأثير اوست و در حقيقت مباني فكري و روش‌هاي او را گسترش بخشيده است. جريان ماركسيستي تنها به شوروي و كشورهاي بلوك شرق منحصر نيست. مثلاً اندكي پس از دهه‌هاي بيست و سي كه از آن ياد كرديم، رالف فاكس ماركسيست انگليسي كتاب شاخص رمان و مردم را به سال 1937 منتشر مي‌كند. گرامشي نيز در ايتاليا در دهه‌ي 1930 آغازگر مباحث مهمي در اين زمينه مي‌شود. دو نويسنده‌ي آلماني ماركسيست دهه‌ي سي يعني برشت ـ هم در مقام عمل در صحنه‌ي تأتر و هم در مقام نظر ـ و والتر بنيامين با پژوهش‌هاي گسترده، چشم‌اندازهاي تازه‌اي را در اين قلمرو مطرح مي‌كنند كه با منظر لوكاچ تفاوت‌هايي دارد. بنيامين در مقاله‌ي مهم «اثر هنر در عصر باز توليد ماشيني» (1933) به گونه‌اي، برنوگرايي و خلاقيت و آشنايي زدايي ـ برخلاف نقد دهه‌ي بيست و سي ماركسيستي ـ تكيه‌ي بسيار مي‌كند. در همين سال‌هاست كه جمعي از ناقدان و فيلسوفان ماركسيست چون آدرنو، هوركهايمر و ماركوزه مؤسسه‌ي پژوهش‌هاي اجتماعي فرانكفورت را پايه‌ريزي مي‌كنند. اين جريان كه با نام مكتب فرانكفورت شهرت دارد در سال 1932 از آلمان رانده مي‌شود و در سال 1950 دوباره به آلمان باز مي‌گردد. مكتب فرانكفورت ديدگاه كاملاً متفاوتي را با برشت، بنيامين و لوكاچ مطرح مي‌كند. اين مكتب در عين تكيه براهميت تحليل جامعه‌شناختي اثرهنري، برنفي رئاليسم اصرار مي‌ورزد. چهره‌ي مهم تأثيرگذار برنيمه‌ي دوم سده‌ي بيستم چنان‌كه يادآور شديم لولسين گلدمن رومانيايي است. نقطه‌ي شروع فعاليت جدّي او را بايد سال 1947 انگاشت. او از اين زمان شالوده‌ي روش خويش را ضابطه‌بندي مي‌كند. گلدمن با اين اصل بنيادين آغاز مي‌كند كه «از ديدگاه ماترياليسم تاريخي، عنصر اساسي در تحليل آفرينش ادبي اين واقعيت است كه ادبيات و فلسفه در سطوح مختلف بيانگر نوعي جهان بيني‌اند و جهان‌بيني‌ها مسائل فردي نيستند بلكه اجتماعي‌اند.»21

گلدمن در تثبيت و استقرار جامعه‌شناسي ادبيات به عنوان يك رويكرد فني و كارآمد نقشي بي‌بديل دارد به ويژه آن‌كه او در آميختن اين جريان با جريان ديگري كه چه بسا روياروي با رويكرد جامعه‌شناسي شناخته مي‌شود يعني ساختارگرايي بسيار نقش آفرين است. اساساً در ترسيم دامنه‌ي جامعه‌شناسي ادبيات، توجه به آميزش‌هايي از اين دست بسيار اهميت دارد. بسياري از ناقداني كه بر اين مكتب تأثير گذاشته‌اند، ممكن است متعلق به رويكردهاي ديگر باشند مثلاً ميخائيل باختين انديشگر بزرگ روسي در بسياري پژوهش‌هاي خود به عميق‌ترين معنا به جامعه‌شناسي ادبيات مي‌پردازد.

جريان نقد جامعه شناختي ماركسيستي پس از 1960 تحت تأثير ساختارگرايي و پيامدهاي آن مانند پسا ساختارگرايي و ساخت شكني قرار گرفت. در همين دهه‌ي 1960 زبان و رويدادهاي اجتماعي ـ تاريخي به طرزي جدايي‌ناپذير با يكديگر مرتبط مي‌شوند.22

جريان نوآيين‌تر موسوم به «نقد اجتماعي» از دهه‌ي هفتاد و هشتاد با چهره‌هايي چون كلود دوشه و پيرزيما شكل مي‌گيرد كه عمدتاً متن را قلمرو مدّاقه‌ي انتقادي قرار مي‌دهند و شايد بهتر باشد آن را جامعه‌شناسي متن خواند. جريان نسبتاً نوظهور ديگر «زيبا‌شناسي دريافت» يا «جامعه‌شناسي خواندن» است كه شكل خام و ابتدايي آن را در كتاب با داستان و خوانندگان (1932) نگاشته‌ي خانم ليويس مي‌توان بازيافت. از پيش روان اين جريان داگلاس ويپلر است كه به سال 1937 يادداشت تحقيقي درباره‌ي جنبه‌هاي اجتماعي خواندن در بحران را منتشر مي‌كند و نيز روبر اسكارپيت را مي‌شناسيم با جامعه‌شناسي ادبيات (1958). اما شكل فني‌تر آن را در اين دو كتاب مهم مي‌توان ملاحظه كرد: در باب زيباشناسي دريافت (5-1972) نگاشته‌ي روبرت ياوز و خواندن را بخوانيم (1982) به قلم ژاك لنار و پييرپوژا.23 از جمله نام‌آورترين منتقدان معاصر نظريه ماركسيستي جامعه‌شناختي ادبيات مي‌توان از ايگلتون و جيمسون ياد كرد.

توضيح اين نكته‌ها ضرورت دارد كه اولاً جريان نقد ماركسيستي و نقد جامعه‌شناسي همواره به يك معنا به كار نمي‌رود. حتي خود نقد ماركسيستي در مراحل متفاوت تاريخي و در قلمروهاي فرهنگي ـ جغرافيايي مختلف، معناهاي چندگانه‌اي را القا مي‌كند. اساساً «هرگز يك چشم‌انداز واحد ماركسيستي در مورد ادبيات پيدايش نيافت.»24 ثانياً جامعه‌شناسي ادبي چه به معناي ماركسيستي آن و چه به معناي عام، با افت و خيزهايي همراه بوده است كه با تحولات اجتماعي مانند انقلاب شوروي، اختناق استالينستي، جنگ‌هاي جهاني، جنگ ويتنام و ديگرگوني‌هاي فرهنگي به ويژه در قلمرو نقد هنري و ادبي مانند رواج ساختارگرايي ومدرنيسم در ارتباط نزديك بوده است.25

پس از تأمل در سير تاريخي جريان‌هاي اين رويكرد به تحول مفهومي جامعه‌شناسي ادبيات مي‌رسيم. به راستي جامعه‌شناسي به معناي سده‌ي بيستمي آن چيست؟ تمايز آن با رويكردهاي ديگر كجاست و اساساً ضرورت وجودي اين رويكرد كدام است؟

بسياري از نظريه‌هاي ادبي را مي‌توان به علت كم توجهي به ارتباط ميان ادبيات و جهاني كه آن ادبيات را در خود پرورانده است، نقد كرد. نظريه‌هايي كه متن ادبي را جدا از جامعه‌ي پديد آورنده‌ي آن و تنها از طريق واژه، سبك، ساختار و.‌.. بررسي مي‌كنند و چشم بر روي رويدادهاي تاريخي مي‌بندند كه زمينه‌ي مساعد توليد يك اثر را فراهم آورده‌اند و مردمي را كه همان گونه كه بر فضاي كلي ادبيات اثر مي‌نهند، از آن تأثير نيز مي‌گيرند، ناديده مي‌انگارند.

درباره‌ي تأثير و تأثر متقابل ادبيات و جامعه در جاي خود به تفصيل سخن خواهيم گفت. در اين‌جا تنها به اصلي‌ترين چشم‌اندازهاي اثرگذاري دوسويه و دياليكتيكي اشاره مي‌كنيم زيرا تحليل تعامل‌هاي پيچيده و متنوع ادبيات و اجتماع در شكل‌گيري نقد جامعه‌شناسي ادبيات نقش بسيار داشته است. چشم‌انداز نخستين، تحليل موقعيت اجتماعي نويسنده است كه ممكن است بر پايه‌ي گفتارها و كردارهاي غيرادبي‌اش تبيين شود.26 زندگي‌نامه‌ي نويسنده و كنكاش در محيط زندگاني و پرورش نويسنده به ويژه خانواده و محيط تربيتي او نيز گاه مورد توجه قرار مي‌گيرد. البته، پيداست اين زمينه چه‌بسا مجال افراط و گزاف‌كاري را براي برخي ناقدان ساده انگار فراهم كند.

اگر ادبيات را صرفاً بازتاب مستقيم جامعه و تاريخ و عكس برداري از آن‌ها بدانيم و به تعبير ديگر ادبيات را مدركي اجتماعي بيانگاريم كه نقد جامعه‌شناختي تنها ابزار بازنمايي ارجاعات آن به مسائل معين اجتماعي است، بي‌شك از ژرفا و پيچيدگي آن كاسته‌ايم.

جامعه‌شناسي ادبيات در معناي فني و راستين آن، رابطه‌ي جامعه و اثر ادبي را بسيار پيچيده‌تر و متنوع‌تر فهم مي‌كند. مثلاً چنان كه ولك يادآور مي‌شود در مرحله‌ي نخستين بايد تصويرهايي را كه متن از اجتماع به دست مي‌دهد از اين نظر بخش‌بندي كنيم كه كدام يك تعمداً واقع‌گرايانه است و كدام يك كاريكاتور يا هجو يا آرمان‌سازي رمانتيك است.27

چشم‌انداز ديگر اين رابطه كه گاه مغفول مي‌ماند، قلمرو مخاطبان و اثرپذيري آن‌ها از متن است كه در برخي مطالعات جديدتر بيشتر مورد توجه قرار گرفته است. وسعت دامنه‌ي مخاطبان نيز در همين زمينه قابل تأمل است. يعني در كنار جامعه‌شناسي خواندن و قرائت و فهم واكنش خوانندگان و بررسي متن، از جامعه‌شناسي مخاطبان نيز مي‌توان سخن گفت. پس جامعه و تحليل اجتماعي، سه دنياي پيش از اثر، در اثر و پس از اثر را دربر مي‌گيرد.28

توضيح اين نكته ضرورت دارد كه مكتب نقد جامعه‌شناسي مبتني برواكنش خواننده، خوانندگان عام را در نظر دارد، در حالي كه مكتب نقد ماركسيستي برحسب «طبقه» تمايزات و تفاوت‌هايي را بين خوانندگان و مخاطبان درنظر مي‌گيرد و اين يكي از تفاوت‌هاي عمده‌ي اين دو مكتب است.29

مكتب جامعه‌شناسي را با مكاتب ديگر نيز مي‌توان سنجيد. اكثر مورخان ادبي نقد اجتماعي را واكنشي به نقد نو و نقد روان‌شناختي ـ كه شارل مورون در فرانسه آن را تبليغ مي‌كرد ـ معرفي مي‌كنند. برخلاف نقد روانكاوانه كه به روان‌شناسي فردي توجه دارد و مي‌كوشد بازتاب‌هاي روان‌شناختي را در متون ادبي كشف كند، نقد جامعه‌شناسي به توده‌ي مردم ـ عام وخاص ـ و تأثير و تأثرات آن‌ها توجه نشان مي‌دهد. نقد جامعه‌شناسي راه خود را از مكتب‌هاي ديگر جدا مي‌كند؛ از ناقدان نقد نو كه در «جستجوي متن» خود را به «واژه‌هاي روي صفحه» محدود مي‌كنند ياصورتگراياني كه در اصل به آنچه ادبيات را از ديگر روش‌هاي كاربرد زبان متمايز مي‌كند، توجه نشان مي‌دهند و نيز ساختارگراياني كه به دنبال تثبيت ساختارهايي هستند كه زيربناي روايت‌اند و معنا را مي‌سازند. جامعه‌شناسان ادبي در موقعيت‌ها و شرايط تاريخي و مسائل سياسي مربوط به متون ادبي تأمل مي‌كنند.30

 

تأثيرها و امتزاج‌هاي جامعه‌شناسي ادبيات

هيچ كدام از رويكردهاي نقد ادبي به ويژه جامعه‌شناسي ادبيات در چشم‌انداز تاريخي خود رويكردي ثابت، لايتغير، خالص و به دقت مرزبندي شده نيست. جامعه‌شناسي ادبيات از يك سو تقريباً برتمام رويكردهاي ديگر تأثير گذاشته است و آن رويكردها را با مباني و جهت‌گيري‌هاي خويش در آميخته است و از سوي ديگر از رويكردهاي بسياري تأثير پذيرفته است. اين رويكردهاي ديگر حتي شامل جريان‌هايي مي‌شود كه در اساس يكسره با اصول جامعه‌شناسي ادبيات روياروي قرار مي‌گيرند يا دست كم معارض شمرده مي‌شوند. اساساً در تشكيل شاخه‌هاي گوناگون جامعه‌شناسي ادبيات اين اثرپذيري از رويكردهاي ديگر نقش برجسته‌اي دارد. مي‌كوشيم به اهمّ اين اثرپذيري‌ها و آميختگي‌ها نگاهي گذرا افكنيم:

الف. رويكرد روان‌شناختي: پايان سده‌ي نوزدهم نقطه‌ي گره‌خوردگي نقد روان بنياد و جامعه بنياد است. شايد بتوان اشخاصي همچون تارد و ادموند ويلسون را نماد و نماينده‌ي اين گره‌خوردگي دانست. شخصيت‌هاي دوچهره‌اي كه آميزه‌اي از روان‌شناسي و جامعه‌شناسند. تارد مي‌كوشد نشان دهد كه چگونه جامعه بر روي «من» نويسنده تأثير مي‌گذارد و به درون حساسيت‌هاي او نفوذ مي‌كند و شخصيت رواني او را شكل مي‌دهد. ادموند ويلسون نيز همچون تارد شيوه‌اي را به كار مي‌گيرد كه مي‌توان آن را تركيبي از روان‌شناسي و جامعه‌شناسي دانست. برخلاف ماركسيست‌ها كه به تحليل عوامل اجتماعي مؤثر در آفرينش اثر اصرار مي‌ورزند، ويلسون مي‌كوشد تا با عناصر روان‌شناختي، احساسات نويسنده نسبت به طبقه‌ي خود و تأثيراتي كه تلاش‌هاي اقتصادي در زندگي او بر جاي مي‌گذارند، توصيف كند. ويلسون همچنين به برخوردها و واكنش‌هاي رواني نويسنده به عرف و قراردادهاي اجتماعي توجه نشان مي‌دهد.

موضوع نوشته‌هاي منتقدان ماركسيست عمدتاً اجتماعي است و در آن‌ها غالباً به فرد توجه خاصي نمي‌شود و بررسي جنبه هاي جامعه‌شناختي متون ادبي وجهه‌ي همت قرار مي‌گيرد كه چنان كه پيشتر گفتيم، ممكن است در پاره‌اي موارد با روان‌شناسي شخصيت‌هاي منفرد در تضاد باشد. منتقدان ماركسيستي در بررسي شخصيت‌ها، معمولاً عوامل اجتماعي و تاريخي گسترده‌اي را مورد بحث قرار مي‌دهند و شخصيت‌ها را محصول آن شرايط تلقي مي‌كنند و فراموش مي‌كنند كه «روان‌شناسي فردي هم فراورده‌اي اجتماعي است.»31

ب. نظريه اخلاقي: يكي از گرايش‌هاي نزديك به مباحث روانشناسي است و از آن‌جايي كه ادبيات را به عنوان بخش مكمل فعاليت يك گروه اجتماعي درنظر مي‌گيرد و با توجه به وضعيت آن گروه به تفسير و سنجش آن دست مي‌يازد، با جامعه شناسي ادبيات هم مرز مي‌شود.

«يك نظريه‌ي اخلاقي اگر با سعه‌ي صدر امور را تجزيه و تحليل كند، بايد با توجه به كليت اجتماعي، ادبيات را تفسير كند و ارج نهد. گروه اجتماعي يك نظريه‌ي اخلاقي هر قدر مشخص‌تر باشد نظريه‌ي اخلاقي قاطع‌تر و صريح‌تر خواهد بود»32

البته متأسفانه سوء تعبيري كه از نظريه‌هاي معطوف به ساخت و صورت اثر و نيز آرايي كه تكيه بر اعتبار و ارزش دروني و مستقل اثر دارند، ايجاد شده است، اين تصور را رواج داده كه منتقد تنها با خود اثر سروكار دارد و بس. از جمله بايد به مجموعه‌ي نتايج بيرون از اثر و تأثير اثر بر مخاطب كاملاً بي‌اعتنا و خونسرد باشد. «توجه به اين نتايج را مي‌توان به ديگران واگذاشت. شايد به يك كشيش يا پليس»33 اما حقيقت اين است كه سخن از جنبه‌هاي اخلاقي اثر همواره نه به معناي طرح مسائل بيرون از اثر است و نه به معناي داوري ارزش‌گذارانه. به هر روي ارزش‌هايي كه از طريق يك اثر ادبي مطرح مي‌شود، ممكن است در نظر يك گروه، يك طبقه، يك ملت يا يك فرد، مهم جلوه مي‌كند.

بدين ترتيب نظريه‌هاي اخلاقي ادبيات نيز نظريه‌هايي اجتماعي هستند اما اين بدين معنا نيست كه تمام اخلاقيات، اخلاقيات اجتماعي است و يا اين كه قضاوت‌هاي اخلاقي همان قضاوت‌هاي اجتماعي است.

ج. رويكرد تكويني و ساختارگرايي: از ديگر رويكردهايي است كه هرچند با جامعه شناسي ادبيات تفاوت‌هاي بنيادين دارد، اما در نقطه‌اي با آن در مي‌آميزد. نقد تكويني اساساً به بررسي مراحل تكوين اثر بر پايه‌ي «پژوهش در دست نوشته‌هاي نويسنده در مراحل مختلف انشاي اثر، دفتر يادداشت‌هاي او، منابع و آثار مشابه»34 مي‌پردازد.

البته گاه از تأثيرات مختلف ديگري سخن مي‌رود كه در ميان آن‌ها چه بسا خاستگاه‌هاي اجتماعي نيز مطرح شود، اما عمده‌ي توجه شيوه‌ي تكويني به معناي سنتي آن به روايت‌هاي گوناگون اثر و روايت‌هاي مشابه باز مي‌گردد. بعدها لوسين گلدمن تعبير نقد تكويني را به مفهومي ديگر و پيچيده‌تر به كار گرفت. او كه ميراث بر شيوه‌ها و مباني ساختارگرايي بود، آن را به جامعه‌شناسي ادبي گره زد و در حقيقت تكوين ساختار اثر را با ساختارهاي اجتماعي محيط براثر در پيوست. بنابراين كوشش گلدمن بيش از آن كه به معناي نزديك كردن نقد تكويني به جامعه‌شناسي ادبيات به شمار رود از نظر تلفيق سنّت ساختارگرايي كه معارض و حتي عامل اصلي بي‌اعتنايي به جامعه شناسي ادبيات بود، اهميت دارد.


موضوعات مرتبط: فروشگاه
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

شبكه قواعد واجي در گويش لري انديمشك

۱۱ خرداد ۱۴۰۳
۰۹:۵۱:۰۶
ادمين

شبكه قواعد واجي در گويش لري انديمشك

شبكه قواعد واجي در گويش لري انديمشك

دسته بندي تاريخ و ادبيات
فرمت فايل doc
حجم فايل 805 كيلو بايت
تعداد صفحات 225
براي دانلود فايل روي دكمه زير كليك كنيد
دريافت فايل

شبكه قواعد واجي در گويش لري انديمشك

1-1 درآمد

امروزه مطالعات زبان­شناختي در گوشه گوشه جهان جايگاه برجسته‌اي را به خود اختصاص داده است و در اين ميان بررسي‌هاي واج­شناختي از ديدگاه مختلف نظري مطرح گرديده است. نظريه‌هاي واج‌شناسي موجود در حوزه زبان­شناسي نظري به عنوان مدل‌هايي آرماني زماني مي‌توانند ادعاي خود را به اثبات برسانند كه براساس داده‌هاي برگرفته از زبان‌هاي طبيعي قابل سنجش باشند. براي نيل به اين هدف ناگفته پيداست كه بايستي شواهدي از نظام آوايي زبان‌هاي طبيعي ارائه كرد و با اتكا به اين شواهد صحت و سقم اين نظريه‌ها را محك زد. گونه‌ي زباني كه در اين پژوهش به عنوان يك زبان طبيعي و زنده مورد بررسي قرار مي‌گيرد گويش لري انديمشكي است. مطالعه‌ي نظام واجي اين گويش براساس نظريه واج­شناسي جزءمستقل صورت مي‌گيرد.

1-2- بيان مسئله

زبان پديده‌اي پويا و در حال تغيير است. گويش لري نيز كه يكي از گويش‌هاي زبان‌هاي جنوب غربي ايران مي‌باشد از اين قاعده مستثني نيست. گويش لري خود به زير مجموعه‌هايي تقسيم مي­شود كه هر كدام با گونه‌هاي ديگر تفاوت‌هايي دارد. به دليل همين تفاوت‌هاي گويشي پژوهش­گر مطالعه­ي خود را به گويش لري شهر انديمشك محدود كرده است. حتي در شهر انديمشك نيز گويش سخنگويان هر طايفه با طايفه ديگر تفاوت‌هاي آوايي اندكي دارد كه در اين تحقيق از آن‌ها چشم پوشي شده است، زيرا در غير اين صورت مي‌بايست اين تحقيق در مورد يك طايفه مشخصي انجام مي‌گرفت و حيطه‌ي مطالعه محدودتر مي‌شد. در رابطه با گويش لري به طور كلي تاكنون پژوهش‌هاي زباني اندكي انجام گرفته است و بر روي گويش لري انديمشك تا آنجا كه نگارنده تحقيق كرده است كار زبان­شناختي صورت نگرفته است.

در اين پايان­نامه سعي بر آن است كه نظام آوايي گويش لري انديمشك براساس نظريه‌ي واج­شناسي جزءمستقل مورد بررسي قرار گيرد و پس از تعيين همخوان‌ها و مصوت‌ها براساس آواشناسي نوين به توصيف تك تك اصوات گفتاري اين گويش بپردازيم. توصيف همخوان‌هاي گويش از نظر جايگاه توليد، شيوه‌ي توليد و واك‌داري و توصيف واكه‌ها براساس آن بخش از زبان كه در امر توليد واكه دخيل است، ارتفاع زبان و گردي لب‌ها صورت مي‌گيرد. همچنين ساخت هجايي و خوشه‌هاي آغازي و پاياني مورد بررسي قرار مي‌گيرند و چگونگي توزيع همخوان‌ها در هجا مورد بررسي قرار گرفته و مشخص مي‌شود كه آيا همخوان‌ها در هجا داراي توزيع كامل هستند يا ناقص. در آخر به فرايندهاي آوايي موجود كه صورت واجي را به صورت آوايي تبديل مي‌كنند، پرداخته مي‌شود.

1-3 هدف و اهميت موضوع

باتوجه به اين كه لهجه‌ها و گويش‌هاي يك سرزمين نشانگر غناي فرهنگي آن سرزمين است و هر گويش به نوبه خود داراي گونه‌هاي مختلفي است، جمع‌آوري اين گويش‌ها و پرداختن به مباحث مختلف زبان‌شناختي مرتبط با آنها در شناساندن اين گونه‌هاي زباني به نسل‌هاي بعدي و محققان كمك مي‌كند. پس وظيفه ماست كه با برسي زبان‌ها و گويش‌هاي مختلف سرزمين ايران به غناي فرهنگي و فراهم آوردن زمينه براي مطالعه پژوهش­گران بعدي كمك نماييم. متاسفانه، بر روي لهجه‌هاي محلي موجود در كشور تحقيقات اندكي صورت گرفته است در حالي كه با انجام تحقيق، تتبع، و ثبت لهجه‌هاي محلي و گردآوري آنها مي‌توان فرهنگ جامع و كاملي براي زبان فارسي تهيه كرد و بسياري از نكات باريك و مبهم موجود در زبان شناسي ايراني را روشن ساخت، واژه‌هاي كهن موجود در متون ادب فارسي كه به فارسي دري نرسيده‌اند را شناخت، و از چگونگي تغييرات آوايي صرفي نحوي و معنايي واژگاني كه در اثر گذشت زمان در مناطق مختلف ايران ايجاد مي‌شود آگاه شد و به بازيافت واژه‌هاي فنا شده فارسي كمك كرد.

ثبت گويش‌ها و لهجه‌هاي ايراني در مطالعات رده شناختي زبان نيز مفيد واقع مي‌شود زيرا از اين طريق مي‌توان به طبقه‌بندي گويش‌ها پرداخت و به روابط موجود بين گويش‌هاي مختلف پي برد.

شناخت آداب و رسوم، فرهنگ و باورها و اوضاع اجتماعي مناطق مختلف ايران، ايجاد زمينه مناسب براي انجام مطالعات تاريخي- تطبيقي و بازسازي صورت‌هاي كهن از اهداف ديگر اين گونه بررسي‌هاست. بنابراين در انجام اين پژوهش اهداف زير مدنظر قرار گرفته‌اند:

1- هدف نظري: اين پژوهش بر آن است كه با تكيه بر داده‌هاي يك گونه­ي زباني ايراني بار ديگر كفايت نظريه واج‌شناسي پسازايشي جزءمستقل را محك بزند.

2- هدف كاربردي: با نتايجي كه از اين پژوهش به دست مي‌آيد مي‌توان مواد زباني و شواهد واقعي از يك نظام زبان طبيعي را در دسترس محققان، دانشجويان، مؤسسات علمي، آموزشي و پژوهشي دست‌اندركار زبان در ايران قرار داد تا به جاي داده‌هاي گونه‌هاي زباني غير ايراني هنگام تبيين نظريه‌هاي واج­شناسي، از داده‌هاي واقعي و زنده گونه‌هاي ايراني بدين منظور استفاده گردد. اين پژوهش همچنين مي‌تواند در تهيه‌ي اطلس گويش شناسي مورد استفاده قرار گيرد.

3- هدف توصيفي- فرهنگي: با انجام اين پژوهش گوشه‌اي از ميراث زباني ايران ضبط و توصيف مي‌شود.

1-4 پرسش‌‌هاي پژوهش

در تدوين پژوهش حاضر، پرسش‌هاي كلي زير به عنوان نقطه شروع مدنظر نگارنده بوده‌اند:

1- مجموعه آواهاي گويش لري انديمشك كدامند؟

2- از ميان تجليات آوايي لري گونه انديمشك كدام موارد در سطح بازنمايي زيرين داراي نقش تمايزدهنده هستند؟

3- قواعد واجي گونه لري انديمشك كدامند؟

4- نظام سلسله مراتبي قواعد واجي در لري انديمشك كدام است؟

1-5 فرضيه‌هاي پژوهش

1- لري گونه انديمشك در بخشي از نظام همخواني و واكه‌اي خود بر فارسي معيار منطبق است، اما دسته‌اي از همخوان‌ها و واكه‌هاي خاص خود را نيز دارا مي‌باشد، ضمن آن كه برخي واكه‌ها و همخوان‌هاي فارسي در آن ديده نمي‌شود.

2- عناصر سطح بازنمايي زيرين در لري انديمشك برخي با فارسي معيار يكسان و برخي ويژه‌ي‌ اين گويش­اند. ازآن جمله‌اند: انفجاري ملازي بي­واك، انفجاري‌هاي نرم كامي واك‌دار و بي­واك، واكه‌هاي افراشته پيشين و پسين نرم، و واكه­ي مركزي.

3- در گونه لري انديمشك قواعد واجي از نوع همگوني، ناهمگوني، حذف، درج، و قلب به فراواني در جمع واكه‌ها و همخوان‌ها و همين‌طور در محيط‌هاي ميان همخوان و واكه قابل مشاهده‌اند.

4- در جمع قواعد لري گونه انديمشك نظام سلسله مراتبي ويژه‌اي ناظر بر روابط برهم كنشي از نوع زمينه چين، زمينه برچين، عكس زمينه چين و عكس زمينه برچين برقرارند.

1-6 گستره­ي پژوهش

گستره پژوهش حاضر به دو بخش قابل تقسيم است: گستره‌ي جغرافيايي و گستره‌ي زباني.

1-6-1 گستره­ي جغرافيايي

اين شهر مركز شهرستان انديمشك در طول جغرافيايي 48 درجه و 21 دقيقه و عرض جغرافيايي 32 درجه و 27 دقيقه در ارتفاع 150 متري از سطح دريا واقع است. انديمشك در 150 كيلومتري شمال غربي اهواز و در مسير راه تهران- اهواز و همچنين در مسير خط آهن جنوب (تهران- خرمشهر) قرار گرفته است(آمار نامه استان خوزستان، 1375). شهر انديمشك در بخش جلگه‌اي و هموار استان خوزستان قرار گرفته، و از آب و هوايي گرم و خشك برخوردار است و يكي از شانزده شهرستان استان خوزستان است. شهرستان انديمشك از شرق با دزفول، از جنوب با شوش، از غرب با آبدانان (استان ايلام) و از شمال با پل‌دختر و خرم آباد (استان لرستان) همسايه است. شهرستان انديمشك از دو بخش الوار گرمسيري مشتمل بر 3 دهستان به نامهاي حسينيه، قيلاب و مازو، و بخش مركزي مشتمل بر دهستان حومه تشكيل شده، و مجموعاً داراي 170 آبادي است. شهر انديمشك، مركز شهرستان و تنها شهر آن است (فرهنگ جغرافيايي آبادي هاي كشور، 1370).

اين شهرستان در دامنه‌هاي جنوب باختري رشته كوه‌هاي زاگرس قرار گرفته است و بلندترين كوه‌هاي بخش شمالي آن مشتمل بر كوه سالن با ارتفاع 460، 2 متر، و كوه دار تا گيروه با ارتفاع 383، 2متر است. دو رودخانه كرخه و دز در دو سوي شهرستان انديمشك جاريند. رود كرخه مرز باختري (15 كيلومتري) شهرستان انديمشك را تشكيل مي‌دهد. اين رود كه از كوه‌هاي الوند و گرو سرچشمه مي‌گيرد، در ابتدا‌ي مسير طولاني خود گاماساب، در لرستان سيمره، و در خوزستان كرخه ناميده مي‌شود. شاخه‌ي مهم آن در انديمشك، رود زال است. رود دز نيز كه مرز خاوري شهرستان انديمشك را تشكيل مي‌دهد، از كوه‌هاي لرستان سرچشمه گرفته، پس از آبياري نواحي خاوري انديمشك و دزفول و پس از پيوستن آب شطيط به آن، در نقطه‌اي به نام بند قير به كارون مي‌ريزد.

1-6-2 گستره­ي زباني

اگرچه نگارنده در اين مقاله به بررسي آوايي گونه­ي لري شهر انديمشك مي‌پردازد، اما بايد توجه داشت كه تحقيق در مورد گويش لري بي آن كه ذكري از لري گونه‌ي لرستان شود، پژوهشي ناتمام است، چرا كه مردم لر زبان انديمشك در اصل مهاجراني هستند كه اجداد آنها در ساليان گذشته از لرستان به آن جا مهاجرت نموده‌اند. لري يكي از زبان‌هاي شاخه­ي هند و اروپايي است كه چهار ميليون گويش‌ور دارد (آنونبي، 2003). گستره­ي نژادي لران در مناطق جنوب غربي ايران و جنوب شرقي عراق مي‌باشد. لرها شاخه‌اي از خانواده اقوام ايراني (هندو اروپايي) هستند كه اين شاخه خود متشكل از چند زيرگروه پيوسته از ايلات يا قبايل و طوايف و... است، شناخته شده‌ترين اين گروه‌ها عبارتند از: فيلي (feyli)، يا لر كوچك، بختياري، بويراحمد، كهگيلويه و ممسني (چهار گروه اخير لر بزرگ را تشكيل مي‌دهند). فيلي خود به دو شاخه­ي پيش كوه و پشت كوه تقسيم مي‌شود، سرزمين تحت نظر لر بزرگ شامل استان‌هاي بختياري، قسمت‌هاي بزرگي از خوزستان، اصفهان، فارس، بوشهر و كهگيلويه و بويراحمد بوده است. در زمان صفوي، سرزمين لر بزرگ به بخش‌هاي بختياري، كهگيلويه و ممسني تقسيم مي‌شود. علاوه بر جمعيت اندكي (نزديك به 80000) در جنوب غربي عراق، لرها در چندين استان ايران پراكنده‌اند. بيشترين تمركز لرها در استان لرستان، خوزستان، چهارمحال و بختياري، بويراحمد و كهگيلويه مي‌باشد، جمعيت قابل توجهي از لرها همچنين در استان‌هاي مجاور، يعني ايلام، اصفهان و فارس زندگي مي‌كنند.

1-6-2-1 گويش‌هاي مختلف زبان لري

گونه‌ي لري يكي از گويش‌هاي زبان‌هاي ايراني جنوب غربي است (ارانسكي، 1378: 163). به طور سنتي گونه‌هاي لري تحت عنوان يك زبان واحد طبقه بندي شده است، گرچه در اين مورد نظرات مختلفي وجود دارد و برخي پژوهش­گران با نگرشي محافظه‌كارانه در قياس با اكثريت فارس زبان ايران بيان داشته‌اند كه لري فقط يك «لهجه» از فارسي است، از جهتي ديگر نيز شمار فزاينده‌اي از پژوهش­گران مي‌كوشند لري را بيش از يك زبان معرفي كنند(آنونبي، 2003). گرچه لرها از نظر زباني آشكارا با فارسي مرتبط هستند، كارشناسان در اين باره اختلاف نظر دارند كه لري از فارسي باستان يا از فارسي ميانه منشعب شده است. سر هنري راولينسون نخستين كسي است كه به طور دقيق از رابطه‌ي بين زبان لري با زبان فارسي باستان پرده برداشت و بدين‌سان متوجه‌ي پيوستگي قومي بين پارسيان باستان و لرها شد. او معتقد است كه لري از فارسي قديم گرفته شده است كه با پهلوي ساساني تجانس دارد، اما از جهاتي نيز با آن متفاوت است(راولينسون،1362: 155). برخي نيز لري را به جهت شباهت به زبان پارسي ميانه كه زبان پارتيان و ساسانيان بوده است، شاخه‌اي از زبان فارسي دانسته‌اند (امان­اللهي بهاروند، 1370: 40). ايزدپناه معتقد است كه زبان لري از زبان فارسي كهن برگرفته است (ايزدپناه،1376، ج 1 :4 ). تكستون بر اين باور است كه زبان لري نزديك به هزار سال پيش يا كمتر از زبان فارسي منشعب شده است (تكستون، نقل از امان­اللهي بهاروند،1370 : 53). امان‌اللهي تقسيم بندي ديگري از زبان لري ارائه مي‌دهد. او لري را به دو شاخه «باختري» و «خاوري» تقسيم مي‌كند. گويش لري باختري شامل لرنشينان نهاوند، بروجرد، ملاير، تويسركان، لرستان و برخي از نواحي استان‌هاي ايلام، و خوزستان است و لري خاوري، گويش مردمان ساكن استان‌هاي چهارمحال و بختياري، كهگيلويه و بويراحمد، فارس و بوشهر است (امان­اللهي بهاروند،1370 : 55). آنونبي (2003) بر اين باور است كه گونه­ي لري يك پيوستار زباني مابين دو قطب فارسي و كردي هستند.

 

1-6-2-1 لرستان و تحولات تاريخي آن

لرستان از نظر باستان شناسي حائز اهميت است چرا كه از جمله سرزمين‌هايي است كه انسان براي اولين بار در آن به اهلي كردن حيوانات و نباتات پرداخته و كشاورزي و يك‌جا نشيني را به عنوان لازمه پيدايش تمدن آغاز كرده است (امان­اللهي بهاروند،1370 : 25). اولين قومي كه بر اين پهنه حكومت كرده است، «عيلامي»ها بوده‌اند كه تاريخ آن به اوايل هزاره چهارم پيش از ميلاد باز مي‌گردد. عيلامي‌ها از اقوام بومي ايران، آسيانيك‌ها، بوده‌اند و حوزه­ي تمدن آنها استان‌هاي لرستان، پشت كوه (ايلام)، خوزستان، بختياري، كهگيلويه و بويراحمد و قسمت‌هايي از فارس را شامل مي‌شده است. در همين دوره و هم‌زمان باعيلامي‌ها قوم ديگري به نام «كاسي»ها در اين منطقه سكونت داشته‌اند كه درباره‌ي نژادشان اختلاف نظر وجود دارد. عده‌اي آنان را بوميان اوليه لرستان مي‌دانند و ديگران آنان را از اقوام آريايي كه پيش از مادها و پارس‌ها به اين منطقه مهاجرت كرده‌اند، مي‌شمارند (خودگو، 1376: 83 ). لرد كرزن انگليسي (كرزن، 1350، نقل از امان­اللهي بهاروند، 1370: 23) نيز درباره منشاء قومي لرها مي‌نويسد:

«اكثريت نويسندگان بر اين قول مي‌باشند كه ايشان از اصل و تبار آريايي و بنابراين ايراني هستند و پيش از ورود تازيان و ترك‌ها و تاتارها در اين سرزمين ساكن بوده‌اند».

اين منطقه در دوران ساساني از لحاظ تقسيمات سياسي جزو «پهله» محسوب مي‌شده است كه بعدها اعراب آن را «جبال» خواندند. از شهرهاي معروف آن دوره شاپورخواست، خرم‌‌‌آباد امروزي است. راولينسون به اين نكته اشاره دارد كه سرزمين‌هاي لرنشين به دو بخش لر كوچك و لر بزرگ تقسيم مي‌شود و مرز بين دو منطقه رود «دز» بوده است (راولينسون،1362: 28 ). در زمان شاه عباس «لر كوچك» به «لرستان» تغيير نام داد كه شامل پشت‌كوه و پيش‌كوه مي‌شد. از اين زمان تا 1348 هـ .ش. يعني دوره‌هاي صفوي، افشاري، زند، قاجار و پهلوي اين سرزمين توسط واليان اداره شده است. در زمان قاجار، پشت كوه از لرستان جدا شد و نفوذ واليان كاهش يافت و در نهايت در 1350 ه.ش. با تصرف كل منطقه به دست نيروهاي دولتي، «پيش‌كوه» به استان لرستان و «پشت‌كوه» به استان ايلام تبديل شد. سرزمين تحت نظر لر بزرگ شامل استان‌هاي بختياري، قسمت‌هاي بزرگي از خوزستان، اصفهان، فارس، بوشهر و كهگيلويه و بويراحمد بوده است. در زمان صفوي، سرزمين لر بزرگ به بخش‌هاي بختياري، كهگيلويه و ممسني تقسيم مي‌شود. تسلط كردها بر مناطق لرنشين و مهاجرت‌هايي كه به اين سرزمين داشته‌اند و آميزش آنها با لرها موجب شده است كه عده‌اي به غلط لري را شاخه‌اي از كردي بدانند و برخي از شاخه‌هاي بزرگ لر، مانند ممسني و بختياري را كرد قلمداد كنند (امان­اللهي بهاروند، 1370: 38).

1-6-2-2 سابقه‌ي تاريخي شهر انديمشك

باني آن فردي به نام صالح محمد خان حاكم شوشتر و دزفول بوده است. وي در 1220 ه.ق. در نزديكي شهر كهن لور و در 11 مايلي (تقريبا 18 كيلومتري) شمال غربي دزفول دژي را بنياد نهاد كه انضمام حومه­ي آن، صالح آباد ناميده شد. روستاي صالح آباد كه در نتيجه­ي اسكان برخي عشاير به تدريج شكل گرفت، درسال 1314 ه.ش. انديمشك ناميده شد. توسعه‌ي انديمشك به سبب ايجاد خط آهن در 1306 ه.ش. بوده است. همچنين در جنگ جهاني دوم، به موجب معاهده‌اي انديمشك محل انتقال نفت براي روسيه بود، بدين صورت كه براي كاستن از ترافيك راه آهن يك خط لوله نفت از آبادان تا انديمشك ساخته شد تا نفت منتقل شده به واگن‌ها حمل شود. اين روند تا احداث خط لوله‌ي تهران از مسير كوهستان در 1334 ه.ش. ادامه يافت (ايرانيكا). انديمشك در 1335 ه.ش. به عنوان مركز بخش انديمشك، و در 1359 به عنوان مركز شهرستان انديمشك انتخاب شد.

1-7 وجه تسميه‌‌ي واژه­ي" لر"

وجه تسميه يا خاستگاه اقوام نيز مانند ديگر پديده‌هاي انساني در گذر زمان دست‌خوش تغييراتي از جمله در نام خود مي‌شوند، اما اولين اشاره به لرها را مي‌توان در متون تاريخي و جغرافيايي قرن 4 ه.ق. در واژه‌هاي مثل «اللريه»، «لاريه»، «بلاد اللور»، و «لوريه» يافت. با اين حال براي يافتن اولين اظهار نظرها پيرامون وجه تسميه‌ي لر بايد تا قرن هشتم پيش آمد. حمدالله مستوفي در تاريخ گزيده به اين نكته اشاره مي‌كند كه:

« به وجهي گويند وقوع اين اسم بر آن قوم، از آن است كه در ولايت مانرود دهي است كه آن را «كرد» خوانند و در آن حدود، بندي كه آن را به زبان لري «كول» خوانند و در آن بند، موضعي كه آن را «لر» خوانند. چون اصل ايشان از آن موضع برخاسته‌اند، از آن سبب ايشان را لر خوانده‌اند. وجه دوم آن كه به زبان لري كوه پر درخت را لر گويند، بكسرا «راء» به سبب ثقالت كسره‌ي لام را به ضمه بدل كردند و لر گفتند. وجه سيوم آن كه شخصي كه اين طايفه از نسل اويند، لر نام داشته است" (مستوفي ،1363 : 37).

ايزدپناه در اين رابطه چنين مي­نويسد:

"درباره­ي سبب نامگذاري اين قوم به "لر" نگارنده بررسي­هاي زيادي انجام داده­ام. تنها خبر درست و مستندي كه مي­توان به آن اعتماد كرد آن است كه بايد نام و واژه­ي "لر" از نام شهر "لور" كه نام شهري كهن از سرزمين كاسي­ها بوده، گرفته شده باشد" ( ايزدپناه،1384: 85 ).

مسعودي نيز معتقد است كه پس از ويراني لورستان يا شهر لور، ساكنان آن به تدريج به مناطق شمالي كوچيده‌اند و نام لور را با خود برده و بر محل‌هاي تازه خود نهاده‌اند، و پس از آن واژه با تخفيف صدا «لر» شده است (مسعودي، 1365). امان اللهي نظريات مربوط به وجه تسميه لرها را به سه گروه تقسيم مي‌كند. اول اينكه برخي لرها را از نسل شخصي به نام لر دانسته‌اند. دوم، واژه «لر» را مشتق از كلمات ايراني مي‌دانند و سوم آن كه، واژه لر را به مكاني منسوب دانسته‌اند (امان­اللهي بهاروند، 1370: 19).

1-8 روش تحقيق

1-8-1 روش گردآوري داده‌ها و تدوين پيكره­ي پ‍ژوهش

منبع جمع‌آوري ادبيات نظري مربوط به اين پژوهش منابع كتابخانه‌اي شامل كتاب‌ها، مقالات و پايان‌نامه‌هايي است كه در ارتباط با موضوع پژوهش نگاشته‌ شده‌اند. گردآوري داده‌هاي تلفظي و تدوين پيكره زباني نيز به روش ميداني و حاصل مصاحبه با گويش‌وران لرزبان شهر انديمشك و ضبط گفتار آنها به شكل ديجيتالي با استفاده از دستگاه آي سي ركوردر مي‌باشد. شيوه‌ي به كار گرفته در اين پژوهش، شيوه‌ي هدايت شده مي‌باشد، به اين معنا كه اين تحقيق براساس گفتار عادي گويشوران و در محيط طبيعي انجام نگرفته است، بلكه پژوهش­گر از گويش‌وران خواسته است كه معادل لري انديمشكي موارد موجود در پرسش‌نامه را توليد كنند. در مصاحبه‌ها از پرسش‌نامه استاندارد پژوهشكده­ي زبان­شناسي، كتيبه‌ها و متون سازمان ميراث فرهنگي استفاده خواهد شد. سپس، داده‌ها با استفاده از رايانه و به شيوه گوشي آوانويسي خواهد شد. پيكره­ي زباني مورد استناد به شكل آوانويسي تفصيلي خواهد بود كه در آن معيار تفصيل، شيوه‌ي مصوب گروه زبان و گويش پژوهشكده­ي زبان‌شناسي، كتيبه‌ها و متون پژوهشگاه ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري خواهد بود. پيكره‌ي مورد بحث، معيار استخراج آواها، واج‌ها، قواعد واجي، و كشف شبكه‌ي آن‌ها خواهد بود.

1-8-2- جامعه­ي آماري

جامعه‌ي آماري مورد مصاحبه متشكل از بيست گويش‌ور بومي بالاتر از سي سال با تحصيلات ديپلم و بالاتر از آن با تسلط مطلوب بر گونه‌ي مورد بررسي از هر دو جنس خواهد بود. تلاش خواهد شد در ارتباط با اصالت افراد مورد مصاحبه اطمينان كافي حاصل شود. گويش‌وران از سخنگويان بومي شهر انديمشك خواهند بود كه در تمام مدت زندگي خود ساكن اين منطقه بوده‌اند. سپس براي آزمودن داده‌هاي گردآوري شده، با يك گروه چهار نفره از افراد كم سواد و بي‌سواد، به عنوان گروه شاهد، مصاحبه خواهد شد. زمان مصاحبه براي هر مصاحبه شونده، حداكثر، سي دقيقه در نظر گرفته شده است.

فهرست مطالب:

پيشكش ........................................................................................................................................

يادداشت .......................................................................................................................................

فهرست مطالب .............................................................................................................................

نمادها و نشانه­ها .............................................................................................................................

فصل اول: مقدمه

1-1 درآمد...................................................................................................................................................................................

1-2 بيان مسئله.........................................................................................................................................................................

1-3 هدف و اهميت موضوع..................................................................................................................................................

1-4 پرسش­هاي پژوهش.........................................................................................................................................................

1-5 فرضيه­هاي پژوهش..........................................................................................................................................................

1-6 گستره‌ي پژوهش..............................................................................................................................................................

1-6-1 گستره‌ي جغرافيايي................................................................................................................................................

1-6-2 گستره­ي زباني..........................................................................................................................................................

1-6-2-1 گويش­هاي مختلف زبان لري........................................................................................................................

1-7 تحولات تاريخي لرستان................................................................................................................................................

1-7-1 سابقه تاريخي شهر انديمشك...........................................................................................................................

1-8 وجه تسميه­ي واژه­ي "لر" ...........................................................................................................................................

1-9 روش گردآوري داده­ها و تدوين پيكره ......................................................................................................................

1-9-1- جامعه­ي آماري...................................................................................................................................................

فصل دوم: پيشينه­ي پژوهش ...............................................................................................................................................

2-1 پيشينه­ي نظري پژوهش ..............................................................................................................................................

2-1-1 درآمد ............................................................................................................................................................................

2-1-2 واج­شناسي زايشي معيار ..........................................................................................................................................

2-1-3 واج­شناسي جزءمستقل ............................................................................................................................................

2-1-4 تناوب­هاي مختصه­اي و بازنمايي­هاي زيرين .......................................................................................................

2-1-4-1 مشاهده­يPR و كشف تناوب­هاي مختصه­اي ...............................................................................................

2-1-4-2 كشف UR.............................................................................................................................................................

2-1-4-2-1 شواهد درون پيكره­اي ....................................................................................................................................

2-1-4-2-2 معيارهاي روش­شناختي پنج گانه­ي كشف بازنمايي زيرين ................................................................

2-1-4-2-3 شواهد برون پيكره­اي .....................................................................................................................................

2-1-4-3 تبيين رابطه­ي UR و PR ................................................................................................................................

2-1-4-4 تبيين اشتقاق­هاي واجي و برهم­كنش­هاي بالقوه­ي قاعده­هاي واجي.....................................................

2-1-5 روش­شناسي انگاره­ي جزءمستقل...........................................................................................................................

2-1-6 هندسه­ي مختصه­هاي واجي....................................................................................................................................

2-2 پيشينه­ي توصيفي پژوهش...........................................................................................................................................

2-2-1 درآمد..............................................................................................................................................................................

2-2-2 آثار برخي پژوهشگران پيرامون گونه­ي لري........................................................................................................

2-2-2-1 گرامي (1371).......................................................................................................................................................

2-2-2-2 احمدي نرگسه (1375)......................................................................................................................................

2-2-2-3 بخشيان فر (1375)..............................................................................................................................................

2-2-2-4 ميرزايي (1379)....................................................................................................................................................

2-2-2-5 مكينون (2002)....................................................................................................................................................

2-2-2-6 آنونبي (2003) .....................................................................................................................................................

2-2-3 برخي مطالعات هم سو پيرامون ديگر گويش­هاي ايراني.................................................................................

2-2-3-1 پرمون (1375).......................................................................................................................................................

2-2-3-2 نقش بندي (1375)..............................................................................................................................................

2-2-3-3 پرمون (1380).......................................................................................................................................................

2-2-3-4 پرمون (1381).......................................................................................................................................................

2-2-3-5 محمدي (1382)...................................................................................................................................................

2-2-3-6 مهاجرين كرماني (1382)...................................................................................................................................

2-2-3-7 سوهاني (1383)....................................................................................................................................................

2-2-3-8 رستمي (1383)....................................................................................................................................................

2-2-3-9 ناطوري (1383).....................................................................................................................................................

فصل سوم: آواشناسي لري انديمشك

3-1 درآمد................................................................................................................................................................................

3-2 توصيف آوايي همخوان­هاي لري انديمشك...........................................................................................................

3-2-1 همخوان­هاي انفجاري..........................................................................................................................................

3-2-1-1 انفجاري­هاي دولبي.........................................................................................................................................

3-2-1-2 انفجاري­هاي دنداني-لثوي............................................................................................................................

3-2-1-3 انفجاري­هاي نرم­كامي.....................................................................................................................................

3-2-1-4 انفجاري­هاي ملازي.........................................................................................................................................

3-2-1-5 انفجاري­هاي چاكنايي.....................................................................................................................................

3-2-2 همخوان­هاي خيشومي .........................................................................................................................................

3-2-2-1 خيشومي­هاي دولبي......................................................................................................................................

3-2-2-2 خيشومي لبي-دنداني....................................................................................................................................

3-2-2-3 خيشومي­هاي لثوي........................................................................................................................................

3-2-2-4 خيشومي­هاي نرم­كامي..................................................................................................................................

3-2-2-5 خيشومي ملازي..............................................................................................................................................

3-2-3 همخوان­هاي لرزان..................................................................................................................................................

3-2-3-1 لرزان­هاي لثوي................................................................................................................................................

3-2-4 همخوان­هاي زنشي.................................................................................................................................................

3-2-4-1 زنشي­هاي لثوي...............................................................................................................................................

3-2-5 همخوان­هاي سايشي..............................................................................................................................................

3-2-5-1 سايشي­هاي لبي-دنداني................................................................................................................................

3-2-5-2 سايشي­هاي لثوي............................................................................................................................................

3-2-5-3 سايشي­هاي لثوي-كامي................................................................................................................................

3-2-5-4 سايشي­هاي ملازي..........................................................................................................................................

3-2-5-5 سايشي­هاي چاكنايي......................................................................................................................................

3-2-6 ناسوده­ها/ نيم­واكه­ها/ غلت­ها.................................................................................................................................

3-2-6-1 ناسوده­هاي كناري لثوي................................................................................................................................

3-2-6-2 ناسوده­هاي سخت­كامي/ غلت­هاي افراشته­ي پيشين ...........................................................................

3-2-6-3 ناسوده­هاي نرم­كامي (لبي شده).................................................................................................................

3-2-7 همخوان­هاي انفجاري-سايشي.............................................................................................................................

3-2-7-1 انفجاري-سايشي­هاي لثوي-كامي...............................................................................................................

3-3 توصيف آوايي واكه­هاي لري انديمشك......................................................................................................................

3-3-1 واكه­هاي پيشين.......................................................................................................................................................

3-3-1-1 واكه­هاي افراشته­ي پيشين .........................................................................................................................

3-3-1-2 واكه­هاي نيمه افراشته­ي پيشين................................................................................................................

3-3-1-3 واكه­هاي افتاده­ي پيشين..............................................................................................................................

3-3-2 واكه­هاي مركزي.......................................................................................................................................................

3-3-2-1 واكه­هاي نيمه افراشته­ي مركزي................................................................................................................

3-3-3 واكه­هاي پسين.........................................................................................................................................................

3-3-3-1 واكه­هاي افراشته­ي پسين............................................................................................................................

3-3-3-2 واكه­هاي نيمه افراشته­ي پسين..................................................................................................................

3-3-3-3 واكه­هاي افتاده­ي پسين................................................................................................................................

3-4 جدول­هاي واج­گونه­هاي همخواني و واكه­اي.............................................................................................................

3-5 معرفي پيش فرضيه­اي ساختمان هجا در گويش لري انديمشك.......................................................................

فصل چهارم: رويكردي غيرخطي به نظام آوايي لري انديمشك

4-1درآمد.....................................................................................................................................................................................

4-2شيوه‌ي ارائه پيكره‌ها و فرايندهاي واجي....................................................................................................................

4-3فرايندهاي واجي................................................................................................................................................................

4-3-1 خيشومي شدگي........................................................................................................................................................

4-3-1-1تبيين غيرخطي.......................................................................................................................................................

4-3-1-2 اشتقاق‌هاي غيرخطي...........................................................................................................................................

4-3-2 لبي شدگي...................................................................................................................................................................

4-3-2-1تبيين غيرخطي.......................................................................................................................................................

4-3-1-2 اشتقاق‌هاي غيرخطي.........................................................................................................................................

4-3-2 واك­رفتگي....................................................................................................................................................................

4-3-3-1تبيين غيرخطي.......................................................................................................................................................

4-3-3-2اشتقاق‌هاي غيرخطي.............................................................................................................................................

4-3-4 زنشي شدگي..............................................................................................................................................................

4-3-4-1تبيين غيرخطي.......................................................................................................................................................

4-3-4-2 اشتقاق‌ها­ي غيرخطي...........................................................................................................................................

4-3-5 پيش نرم‌كامي شدگي................................................................................................................................................

4-3-5-1تببين غيرخطي.......................................................................................................................................................

4-3-5-2 اشتقاق‌هاي غيرخطي...........................................................................................................................................

4-3-6فراگويي ناقص................................................................................................................................................................

4-3-6-1تبيين غيرخطي.......................................................................................................................................................

4-3-6-2 اشتقاق‌هاي غيرخطي...........................................................................................................................................

4-3-7همگوني در جايگاه خيشومي‌ها................................................................................................................................

4-3-7-1تبيين غيرخطي.......................................................................................................................................................

4-3-7-2 اشتقاق‌هاي غيرخطي...........................................................................................................................................

4-3-8كشش جبراني...............................................................................................................................................................

4-3-8-1تبيين غيرخطي.......................................................................................................................................................

4-3-8-2 اشتقاق‌هاي غيرخطي...........................................................................................................................................

4-3-9قلب...................................................................................................................................................................................

4-3-9-1 تبيين غيرخطي.....................................................................................................................................................

4-3-9-2 اشتقاق‌هاي غيرخطي...........................................................................................................................................

4-3-10حذف انفجاري دنداني- لثوي بي واك.................................................................................................................

4-3-10-1 تبيين غيرخطي..................................................................................................................................................

4-3-10-2اشتقاق‌هاي غيرخطي..........................................................................................................................................

4-3-11واكه كاهي...................................................................................................................................................................

4-3-11-1 تبيين غيرخطي..................................................................................................................................................

4-3-11-2 اشتقاق‌هاي غيرخطي........................................................................................................................................

4-3-12حذف خيشو مي لثوي پاياني.................................................................................................................................

4-3-12-1 تببين غيرخطي..................................................................................................................................................

4-3-12-2اشتقاق‌هاي غيرخطي..........................................................................................................................................

4-3-13حذف انفجاري دنداني- لثوي واك‌دار..................................................................................................................

4-3-13-1 تبيين غيرخطي..................................................................................................................................................

4-3-13-2اشتقاق‌هاي غيرخطي..........................................................................................................................................

4-3-14تغيير كيفيت واكه تاريخي......................................................................................................................................

4-3-14-1 تبيين غيرخطي..................................................................................................................................................

فصل پنجم: نتيجه­گيري

5-1 درآمد................................................................................................................................................................................

5-2 دست­آوردهاي پژوهش................................................................................................................................................

5-3 پيشنهادها........................................................................................................................................................................

كتاب­نامه‌ي فارسي.....................................................................................................................................................................

كتاب­نامه‌ي انگليسي..................................................................................................................................................................

پيوست­ها .....................................................................................................................................................................................

واژه­نامه‌ي فارسي به انگليسي.................................................................................................................................................

واژه­نامه‌ي انگليسي به فارسي.................................................................................................................................................

چكيده...........................................................................................................................................................................................


موضوعات مرتبط: فروشگاه
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

بررسي مالي شركت تحقيقات و توسعه صادرات نرم‌افزار ثناراي (سهامي خاص)

۱۱ خرداد ۱۴۰۳
۰۹:۵۰:۴۹
ادمين

بررسي مالي شركت تحقيقات و توسعه صادرات نرم‌افزار ثناراي (سهامي خاص)

بررسي مالي شركت تحقيقات و توسعه صادرات نرم‌افزار ثناراي (سهامي خاص)

دسته بندي حسابداري
فرمت فايل doc
حجم فايل 127 كيلو بايت
تعداد صفحات 59
براي دانلود فايل روي دكمه زير كليك كنيد
دريافت فايل

پروژه مالي شركت تحقيقات و توسعه صادرات نرم‌افزار ثناراي

 

مجمع عمـومي عـادي صـاحبـان سهـام
اجزاي تشكيل‌دهنده صورت‌هاي مالي به قرار زير است:
1- ترازنامه
2- صورت سود و زيان
1-2- گردش حساب سود (زيان) انباشته
3- صورت جريان وجوه نقد
4- يادداشت‌هاي توضيحي:
الف- تاريخچه فعاليت شركت
ب- مبناي تهيه صورت‌هاي مالي
پ- خلاصه اهم رويه‌هاي حساب‌داري
ت- يادداشت‌هاي مربوط به اقدام مندرج در صورت‌هاي مالي و ساير اطلاعات مالي


موضوعات مرتبط: فروشگاه
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

بررسي مالي شركت ايران خودرو ديزل

۱۱ خرداد ۱۴۰۳
۰۹:۵۰:۳۷
ادمين

بررسي مالي شركت ايران خودرو ديزل

بررسي مالي شركت ايران خودرو ديزل

دسته بندي حسابداري
فرمت فايل doc
حجم فايل 15 كيلو بايت
تعداد صفحات 32
براي دانلود فايل روي دكمه زير كليك كنيد
دريافت فايل

پروژه مالي شركت ايران خودرو ديزل

 

مقدمه :
شركت ايران خودرو ديزل ، بزرگترين توليد كننده اتوبوس هاي شهري و بين شهري در ايران با مساحت 70 هكتار و اشتغال 6000 نفر نيروي انساني ، توليد كننده انواع اتوبوس ، كاميون ، و ... است .
محصولات توليدي ايران خودرو ديزل در كشور آلمان طراحي شده و خط توليد و پروسس توليد محصولات و همچنين كد قطعات و نقشه هاي فني از شركت آلماني بنز برگرفته شده است .
با توجه به اينكه BOM مهندسي به عنوان مهمترين Base مهندسي توليد و نياز به روزآوري و بهنگام سازي آن ، پروژه مان را به بررسي BOM مهندسي و رفع نيازهاي هر قسمت به BOM خاص آن قسمت و تدوين فرم هايي براي تدوين بهتر و كاملتر BOM ساختاري و بهبود صنعت هاي بايگاني و قسمت اسناد و مدارك در هر قسمت و براي هر فرم در جهت بهنگام سازي و كاملتر شدن ضعف هاي ارتباطي سيستم بين قسمتها شديم .


1-هدف :
ايجاد يك روش مناسب جهت تهيه BOM پايه براي كليه محصولات شركت ايران خودرو ديزل به نحوي كه اين ساختار پايه براي تهيه كليه BOM مورد نياز هر محصول مورد استفاده قرار گيرد و با آنها به ثورت كامل مرتبط بوده و همچنين با كليه فرايند هاي تغييرات مهندسي مرتبط باشد و قابليت بهنگام‌سازي مناسب كليه اطلاعات مرتبط و همچنين اطلاع رساني سريع به كاربران را داشته باشد .

2-محدوده اعتبار :
محصولات توليدي شركت ايران خودرو ديزل .

3-تعاريف مفاهيم :
در اين دستورالعمل منظور از قطعه ، به اختصار همان قطعه / مجموعه / مواد اوليه مي باشد .
كليه عمليات موجود در بندهاي اين دستورالعمل با اين فرض بيان شده كه براي كليه قطعات محصول شماره فني صادر شده باشد .
1-3-ساختار پايه محصول (BOM ساختاري ) : مجموعه اي از داده هاي منسجم و به هم پيوسته كه نيازهاي اطلاعاتي و عملياتي كاربران را در رابطه با مواد و قطعات محصولات توليدي شركت ، محل مصرف مواد در محصول ، ضريب مصرف هر يك از مواد و قطعات بصورت ساختار سلسله مراتبي برآورده مي سازد .
2-3-نوع خودرو : كلي ترين تفكيك بين محصولات نهايي شركت . مثال : ون ، ميني بوس ، اتوبوس ، كشنده ، كاميون و كاميونت .
3-3-گروه خودرو : نام تجاري محصولات نهايي شركت در سطح پائين تر از نوع . مثلاً گروه آكتروس از نوع كشنده و گروه غزال از نوع ون و گروه LP از نوع كاميونت و يا گروه بين شهري از نوع اتوبوس .
4-3-تيپ خودرو : عبارت است از يك طرح خاص از يك گروه خودرو مثلاً تيپ C-457 از گروه اتوبوس بين شهري .
5-3-مدل خودرو : مدل خودرو دقيقاً به يك محصول خاص با مشخصه‌هاي منحصر به فرد اشاره مي كند . مثلاً مدل 608 از گروه LP از نوع كاميونت و MB140 از نوع وزن در گروه بنز و اتوبوس مدل C-457 با بدنه فايبرگلاس از تيپ C-457 در گروه اتوبوس بين شهري از نوع اتوبوس . هنگامي كه يكي از قطعات اساسي در خودرو عوض شود ، مدل خودرو عوض مي شود .
6-3-طبقه بندي گروه ها و قطعات : در اين طبقه بندي كليه گروه‌ها و مجموعه‌ها و قطعات محصول در شش طبقه به صورت زير تعريف مي شوند . لازم به ذكر است اين طبقه بندي از نظر اهميت قطعه در محصول مي باشد و ربطي به طبقه بندي در ساختار ندارد .
1-6-3-گروه هاي اصلي قطعات : هر گروه اصلي به عنوان عمده ترين و اولين سطح در تقسيم بندي يك مدل خودرو شامل چند قطعه اساسي مي باشد كه به صورت گروه عنوان مي شود . مثلاً گروه قواي محركه ، گروه بدنه و شاسي و گروه تزئينات .
2-6-3-قطعه اساسي : قطعه بكار رفته در محصول نهائي كه در ساختار خودرو داراي نقش اساسي و تعيين كننده بوده و با توجه به عملكرد و همچنين ميزان ارتباط عملكرد و كاربرد به عنوان دومين سطح تقسيم بندي در مورد يك نوع خودرو مي باشد . در سيستم طبقه بندي بنز قطعات اساسي شامل 1-موتور 2-گيربكس 3-فرمان 4-اكسل جلو 5-اكسل عقب مي باشد . تغيير هر يك از اين قطعات در يك خودرو باعث تغيير مدل خودرو مي شود .
3-6-3-طبقات اصلي : بالاترين سطح طبقه بندي ساختاري در قطعات خودرو مي باشد . مثلاً گروه اصلي (99 گانه)بنز .
4-6-3-طبقات فرعي : كليه طبقات قابل تعريف كه در هر طبقه اصلي تعريف مي شوند . مثلاً (گروههاي 9 گانه بنز) .
5-6-3-بخش : ناحه هاي مجزا كه در درون طبقات فرعي تعريف مي شوند . مثلاً TU ها در اشتوك ليست بنز .
6-6-3-قطعات : به قطعات / مجموعه هايي اطلاق مي شود كه تشكيل دهنده بخشها مي باشد و منظور همان قطعات / مجموعه هايي هستند كه در ابتدا وارد خط مونتاژ مي شوند و خروج آنها در مستندات انبارها و تغذيه خطوط ثبت مي شود .
7-3-وضعيت قطعات : وضعيت قطعه عبارت است از نحوه قرار گرفتن قطعه در ساختار محصول و شامل موارد زير مي شود :‌
1-7-3-قطعه اصلي : قطعه اي است كه طراحي اوليه ساختار محصول با آن انجام شده و در ساختار پايه محصول به عنوان اولين اولويت وارد مي شود .
2-7-3-قطعه آلترناتيو(ALTERNATIVE) :‌از اين به بعد اختصار ALT عنوان مي شود و قطعه اي است كه در صورت فقدان قطعه اصلي مي تواند با مجوز مهندسي به جاي قطعه اصلي در محصول استفاده شود . يك قطعه اصلي ممكن است يك يا چند آلترناتيو داشته باشد كه بايد اولويت مصرف هر كدام مشخص شود . همچنين مجوز مهندسي براي هر اولويت بايد با ذكر محدوده زماني (مدت اعتبار مجوز) استفاده يا تعداد مجاز استفاده همراه باشد . مثلاً لامپ يك كنتاكت 24 ولت 15 وات به جاي لامپ چراغ نمره عقب 24 ولت 15 وات .
3-7-3-قطعه جانشين (SUBSTITUTE ) : از اين به بعد به اختصار SUB عنوان مي شود و قطعه اي است كه با توجه به مواردي از قبيل برنامه توليد يا انتخاب مصرف كننده و يا موجودي قطعه اصلي در انبار ، با مجوز مهندسي در هر يك از موارد ذكر شده ، بجاي قطعه اصلي استفاده مي شود . مثلاً محور عقب (O355) ساخت RABA به جاي محور عقب (O355) ساخت BENZ در اين مورد مجوز مهندسي شامل مدت اعتبار و يا تعداد مجاز نمي باشد .
با يم عدد سه رقمي بين 000 تا 999 تعريف مي شود كه معمولاً به هنگام تهيه ساختار اوليه محصول فاصله هاي 50 تايي بين رديفها قرار داده مي شود تا به هنگام حذف واضافه هاي بعدي در قطعات محصول نياز به ايجاد تغيير در رديفهاي موجود نباشد .
8-3-قطعات : به قطعات / مجموعه هايي اطلاق مي شود كه تشكيل دهنده بخشها مي باشد كليه قطعات بايد داراي شماره فني باشند و هر كدام داراي يك POS منحصر بفرد در بخش (TU)مربوطه باشند .
تبصره : براي هر مدل خودرو يك جدول به عنوان برگ معرفي طبقات اصلي ، فرعي و بخشها تهيه و تكميل مي شود كه كليه طبقات اصلي و فرعي و بخشها را به نحوي كه فرايند تهيه ساختار محصول را پوشش دهد و با سيستم طبقه‌بندي بنز هم مطابقت داشته باشد ، تعريف مي كند .
9-3-وضعيت قطعات : وضعيت قطعه عبارت است از نحوه قرار گرفتن قطعه در ساختار محصول و شامل موارد زير مي شود :
1-9-3-قطعه اصلي : قطعه اي است كه طراحي اوليه ساختار محصول با آن انجام شده و در ساختار پايه محصول به عنوان اولين اولويت وارد مي شود .
2-9-3-قطعه آلترناتيو(ALTERNATIVE) : از اين به بعد به اختصار ALT عنوان مي شود و قطعه اي است كه در صورت فقدان قطعه اصلي مي تواند با مجوز مهندسي به جاي قطعه اصلي در محصول استفاده شود . يك قطعه اصلي ممكن است يك يا چند آلترناتيو داشته باشد كه بايد اولويت مصرف هر كدام مشخص شود . همچنين مجوز مهندسي براي هر اولويت بايد با ذكر محدوده زماني استفاده (مدت اعتبار مجوز) يا تعداد مجاز استفاده همراه باشد. مثلاً لامپ يك كنتاكت 24 ولت 15 وات به جاي لامپ چراغ نمره عقب 24 ولت 15 وات از اول خرداد 81 تا 31 تير 81 .
3-9-3-قطعه جانشين (SUBSITUTE) : از اين به بعد به اختصار SUB عنوان مي شود و قطعه اي است كه با توجه به مواردي از قبيل برنامه توليد يا انتخاب مصرف كننده و يا موجودي قطعه اصلي در انبار ، با مجوز مهندسي بجاي قطعه اصلي استفاده مي شود . مثلاً جانشين شدن قطعه‌ آلومينيمي هواكش سقف با فايبرگلاس براي MO457 - O457 - O355 .
4-9-3-قطعه انتخابي (OPTION) : كه از اين به بعد مختصراً OPT گفته مي‌شود قطعه اي است كه بنا به درخواست مشتري و يا بر اساس اطلاعات مراكز خدمات پس از فروش و يا به صورت اختياري بر روي محصول نصب و به آن اضافه مي شود .
5-9-3-قطعه جايگزين : قطعه اي است كه بر اساس برگ تغييرات مهندسي به جاي يك قطعه ديگر (به عنوان قطعه اصلي) در ساختار محصول وارد مي‌شود و قطعه قبلي از ساختار محصول حذف و كليه اطلاعات مرتبط با آن منسوخ مي شود .
6-9-3-قطعه مشترك (COMMUNAL) : كه از اين به بعد به اختصار COM عنوان مي شود همان قطعه اصلي است كه در بيش از يك محصول با شماره شناسايي متفاوت و مرتبط با همان محصول به كار مي رود و يا ممكن است با دو نوع سيستم ، كدگذاري شده باشد .
10-3-گروه هاي موازي : تعدادي از قطعات كه به لحاظ الزامات مهندسي به هم وابسته و مرتبط هستند اين ارتباط منجر به اين مي شود كه در موارد بروز يكي از وضعيت هاي آپشن ، آلترناتيو و يا جانشين براي يك قطعه خاص ، تعدادي از قطعات اصلي حذف و تعدادي به جاي آنها اضافه مي شوند كه به اين تعداد قطعات يك گروه موازي گفته مي شود .
11-3-شماره سطح : اين شماره براي نشان دادن سطح يك قطعه در يك TU خاص نشان داده مي شود به عبارتي هر قطعه داراي پوزيسيون در TU بايد داراي شماره سطح باشد و به صورت زير مي باشد .


موضوعات مرتبط: فروشگاه
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

بررسي مالي شركت اشي مشي

۱۱ خرداد ۱۴۰۳
۰۹:۵۰:۲۲
ادمين

بررسي مالي شركت اشي مشي

بررسي مالي شركت اشي مشي

دسته بندي حسابداري
فرمت فايل doc
حجم فايل 47 كيلو بايت
تعداد صفحات 41
براي دانلود فايل روي دكمه زير كليك كنيد
دريافت فايل

پروژه مالي شركت اشي مشي

 

تاريخچه گروه شركت هاي توليدي اشي مشي:
شركت سهامي خاص گيلان سويا در سال 1371 تاسيس گرديد. اين شركت با داشتن بيش از يك دهه فعاليت، يكي از مجهزترين واحدهاي صنعتي توليد انواع ماكاروني، اسنك و نوشابه گازدار مي باشد، در اواخر سال 1378 همزمان با راه اندازي خط توليد نوشابه گازدار در بطري يكبار مصرف(PET) و نيز راه اندازي دستگاه بطري ساز(PET) با هدف توليد و عرضه نوشابه با كيفيت رسماً فعاليت توليد انواع نوشابه گازدار را با نام تجاري اشي مشي در شركت سيرنگ زيبا كنار آغاز نمود. روند توسعه و به روز نمودن ماشين آلات آن برابر با آخرين تكنولوژي روز جهان در كليه بخشهاي توليد محصولات متنوع شركت همواره استمرار داشته است.
قابليتهاي توليدي در گروه توليدي اشي مشي:
شركت گيلان سوياـ توليد انواع اسنك ( غله حجيم شده)، اسنك خلالي، چيپس دريايي، چيپس زنگوله اي، اسنك فلفلي و مغز دار شكلاتي.
شركت سيرنگ گيلان ـ توليد انواع ماكاروني فرمي و ساده.
شركت هديه شمال ـ توليد انواع ماكاروني فرمي و ساده.
شركت سيرنگ پلاستيك ـ توليد انواع اندازه متنوع بطري PET ( مظروف نوشابه گازدار)، بخش نوشابه سازي نمونه اي از قابليتهاي تكنولوژي توليدات اين گروه صنعتي است كه در زير به قسمتي از فرآوري و ساخت آن اشاره مي شود.
تكنولوژي ساخت بطري PET و نوشابه:
تكنولوژي ماشين آلات توليد نوشابه تماماً از پيشرفته ترين نوع خود و مربوط به بعد از سالهاي 2000 ميلادي است در حالي كه كنترل و توليد در سراسر خط بوسيله كامپيوترهاي بسيار پيشرفته و تمام اتوماتيك جديد انجام مي گيرد. تعداد محدودي از نيروي انساني كه همگي آموزش ديدة خارج از كشور مي باشند در اين صنعت اشتغال دارند. اين شركت داراي پيشرفته ترين آزمايشگاه با تجهيزات لازم و سيستمهاي دقيق اندازه گيري و سنجش مي باشد كه از آزمايشگاههاي مرجع كشور مي باشد. كنترل كيفيت تمامي مجموعه از ورود مواد اوليه تا ساخت محصول و ارائة محصول ساخته شده و خدمات بعد از فروش زير نظر كارآمدترين افراد آموزش ديده، مجرب و تحصيلكرده اداره مي شود. طعم دهنده ها و افزودنيهاي مجاز از معتبرترين شركتهاي جهاني تهيه مي شوند. درب بطري نوشابه اشي مشي توسط شركتهاي بزرگ بين المللي جهان تهيه مي شوند. مواد اوليه ساخت بطري نوشابه به نام PET از شركت هاي بزرگ و معتبر خارجي تهيه و در داخل كارخانه با استفاده از وجود ماشين آلات بسيار پيشرفته جديد ابتدا به پريفرم و سپس به اندازه هاي 300 سي سي و 5/1 ليتر و 2 ليتر توليد مي شوند.
ليبل بطر نوشابه از جنس پلاستيكBOPP است كه در برابر آب و تابش خورشيد مقاوم بوده ، پاره هم نمي شود و شكل و رنگ آن ثابت است.
از افتخارات
گروه توليدي صنايع غذايي اشي مشي تاكنون براي كليه محصولات خود موفق به اخذ علامت استاندارد ملي گرديده است.
در ژانوية 1998 تحت گواهي بين المللي صادره از سازمان خدمات گواهي بين المللي SGS به دريافت گواهي سيستم مديريت كيفيت در شهر زوريخ كشور سوئيس نائل آمد. همچنين در نهم مارس 1998 گروه توليدي صنعتي گيلان سويا توليد كننده اسنك جايزه و نشان بهترين مارك تجاري را اخذ نموده است.
در يازدهم ماه مي 1998 گروه توليدي صنعتي گيلان سويا موفق به اخذ نشان و جايزه كيفيت كشور فرانسه در شهر پاريس گرديد.
در هشتن ژوئن 1998 در شهر برلين كشور آلمان شركت گيلان سويا موفق به دريافت جايزه تكنولوژي و كيفيت گرديد. جهت گيري برنامه هاي شركت در راستاي علائق و سلايق مشتريان و احترام به نظرات مصرف كنندگان محصولات اين شركت باعث گرديده تا جايگاه نام محصولات اشي مشي در تمامي اذهان جامعه كشور با حسن شهرت و اعتماد به محصولات آن تداعي شود.
روند توسعه با اركان اصلي تامين كيفيت و انديشه هاي مشتريان نسبت به محصول آموزش فن آوري و تكنولوژي مدرن و پياده سازي برنامه مستمر ارزيابي نيروي انساني و بهداشت مواد غذايي و اصول بازاريابي جديد يا مشتري گراني همراه بوده است كه راه اين شركت را از دوره تاسيس تاكنون در اخذ جوايز بزرگ بين المللي و ملي از سازمانهاي بزرگ جهاني هموار نموده است.
مديريت با ارائه طرحهاي مختلف انگيزشي، تقويت تعلق اجتماعي انگيزش كاركنان و ارتقاء بهره وري موفق به افزايش راندمان كار در سطوح مختلف گرديده است. اصل احترام به مشتريان و كاركنان منتج به شكوفائي و توسعه توليدات جديد شركت بوده است. برنامه هاي هفتگي مشاوره اي خانواده جهت كاركنان شركت از ديگر عوامل ارتقاء انگيزش در كاركنان مي باشد. اصل وفاداري مديريت به نمايندگان و مشتريان خود باعث نهادينه شدن مارك تجاري اشي مشي در تمامي بازارهاي كشور و حفظ روابط حرفه اي با فروشندگان مواد اوليه و ماشين آلات داخلي و خارجي به اين شركت از منشور اصلي مديريت مي باشد.
مديريت شركت يكي از افتخارات اش اين است كه با پرسنل صديق و مجرب و حمايت شهروندان شريف جامعه كه با كيفيت برتر همواره برنامه هاي توسعه محصولات خود را در راستاي انتظارات مصرف كنندگان در برنامه خود داشته باشد و با تمامي توان و امكانات روز و آخرين دستاوردهاي فني ـ تكنولوژي به توليد محصولات جديد و ايده آل جامعه تحقق بخشد.
شركت توليدي اشي مشي با بيش از 5000 نفر پرسنل و شركت هاي وابسته زياد جز بزرگترين كارخانه هاي توليدي كشور محسوب مي شود و داراي كادر اداري مجرب و حسابداري بسيار پيشرفته و مدرن است به دليل وسعت كار يكي از كارخانه هاي توليد ماكاروني وابسته به كارخانه اشي مشي در نظر گرفته شده:
گزارشات مربوط به شركت توليد ماكاروني هديه شمال وابسته به كارخانه اشي مشي:
شركت هديه شمال در تاريخ 13/3/72 تحت شماره 2430 با سرماية 000/000/10 ريال در ادارة ثبت شركتهاي توليدي وابسته به ثبت رسيده است.
موضوع شركت: تاسيس و احداث كارخانه توليد انواع ماكاروني به استناد و موافقت نامه اصولي صادره توسط اداره كل صنايع استان گيلان و سرمايه گذاري در سايه شركتها يا افراد حقيقي و اشخاص حقوقي حسب مورد صادرات و واردات كالاهاي مجاز و توليدات كارخانه.
عمده فعاليت شركت توليد انواع ماكاروني:
ظرفيت توليد شركت طبق موافقت اصولي صنايع 1250 تن در سال مربوط كه عطف به تقاضا نامة مورخ 25/4/74 ش با اصلاح پروانه بهره برداري با توجه به بررسي هاي بعمل آمده بشرح ذيل مورد موافقت اداره كل صنايع استان گيلان قرار گرفت.
1ـ ظرفيت توليد 2500 تن در سال در يك شيفت كاري
2ـ زير بنا1920 متر
3ـ سرمايه ثابت 000/250/531 ريال
4ـ ارزش ماشين آلات000/118150 ريال
5ـ برق 200 كيلو وات
6ـ تعداد پرسنل 51 نفر
در حال حاضر كارخانه در يك شيفت كاري از ساعت 6 صبح الي 15 بعد ازظهر فعال است و روزانه به ميزان 5 تا 7 تن ماكاروني توليد مي شود. ميزان مواد اوليه مصرفي شامل آرد كه حدوداً به همين ميزان است و ديگر مواد افزودني شامل ويتامينها و نمك و غيره( ميزان ساير مواد افزودني 5% در هزار ميباشد) مواد بسته بندي نيز 200 تا 300 كيلو جهت بسته بندي در روز مي باشد.
از سال 77 تا 1374، ميزان 98 درصد محصولات توليدي در بخش صادرات مصرف شده و از سال 79 تاكنون اين ميزان به 85% سهم صادرات و155 سهم مصرف داخلي رسيده است.
ـ عمده صادرات به كشورهاي همسايه ارمنستان، ازبكستان و آذربايجان شوروي مي باشد.
ارزش ريالي هر كيلو ماكاروني در بخش صادرات 5200 ريال مي باشد كه معادل 65 سنت مي باشد هزينه گمرك و حمل و نقل و ديگر عوارض در بخش صادرات بابت هر كيلو ماكاروني در حدود 2000 ريال مي باشد كه خالص درآمد فروش هر كيلو ماكاروني در حدود 3200 ريال خواهد بود.
كه اين رقم در بخش مصرف داخلي به ميزان 2600 ريال خواهد بود.
ـ توليد ماكاروني در بسته هاي 600 گرمي به ارزش 1450 ريال و 450 گرمي به ارزش 1200 ريال و 900 گرمي به ارزش 2300 ريال مي باشد.
صورت ريز دارائيهاي ثابت ( اموال ماشين آلات و تجهيزات ) به قيمت تمام شده:
زمين و محوطه 5000 متر مربع 000/932/25 ريال
ساختمان و تاسيسات 826/471/901 ريال
ابزار و ادوات توليدي و صنعتي 955/177/35 ريال
وسايط نقليه 000/192/41 ريال
اموال و اثاثه اداري و توليدي 360/824/51 ريال
ماشين آلات، دستگاه چهار سيلندر 000/753/46 ريال
ماشين آلات، سه سيلندر 800/724/34 ريال
ماشين آلات ، دستگاه اتوماتيك 000/170/15 ريال
ماشين آلات، فرازن 000/500/4 ريال
ماشين آلات ماكاروني 000/750/5 ريال
ماشين آلات اتوماتيك 000/100/41 ريال
ماشين آلات كد زن 000/000/9 ريال
ماشين آلات پرس 500/105/2 ريال
ماشين آلات بسته بندي 000/000/115 ريال
ماشين آلات قالبها 000/404/60 ريال
ـــــــــــــــــــــــــــ
441/105/440/1 شامل جمع كل


موضوعات مرتبط: فروشگاه
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

بررسي مالي سيستم حسابداري در بيمه

۱۱ خرداد ۱۴۰۳
۰۹:۵۰:۱۱
ادمين

بررسي مالي سيستم حسابداري در بيمه

بررسي مالي سيستم حسابداري در بيمه

دسته بندي حسابداري
فرمت فايل doc
حجم فايل 41 كيلو بايت
تعداد صفحات 55
براي دانلود فايل روي دكمه زير كليك كنيد
دريافت فايل

پروژه مالي سيستم حسابداري در بيمه

 

فصل اول
شرح دفاتر و فرمهاي مورد لوم
1- براي ثبت عمليات مالي استفاده از دفاتر حسابداري شامل روزنامه حسابهاي عمومي، دفتر كل، دفتر معين، دفتر اعتبارات، دفتر صندوق، دفتر اموال و همچنين استفاده فرمهاي مورد لزوم مانند موازنه حساب، سند حسابداري، دستور پرداخت، و غيره ... ضروري بوده و ذيلاً تشريح مي‌گردد.
1-1- دفتر روزنامه حسابهاي عمومي :
از آنجائيكه روش مالي سازمان بصورت ماشيني بوده و در نظر است كلاً عمليات مالي سازمان در رابطه با درمان نيز بصورت ماشيني باشد لذا دفتر روزنامه مبتني بر استفاده از ماشين تهيه گرديده و لازم است واحدهاي درماني از اين دفاتر كه نمونه آن ضميمه اين دستورالعمل مي‌باشد استفاده نمايند. بديهي است از ستونهايي كه در روش دستي مورد نياز نبوده استفاده بعمل نخواهد آمد. دفتر روزنامه حسابهاي عمومي شامل 11 ستون و بشرح زير مورد استفاده قرار خاهد گرفت و واحدها مكلفند كليه عمليات مالي را منحصراً از روي سند حسابداري كه بعداً توضيح داده خواهد شد در دفتر روزنامه حسابهاي عمومي ثبت نمايند.
ستون 1- تاريخ روز، ماه، سال در اين ستون ثبت خواهد شد.
ستون 2- اين ستون مخصوص ثبت شماره اسناد خواهد بود كه از ابتداي هر سال از شماره يك شروع به بطور مسلسل تا پايان همان سال ادامه مي يابد ضمناً به هر سند فقط يك شماره اختصاص داده خواهد شد.
ستون 3- در اين ستون شماره شناسائي حساب ساير اشخاص ثبت خواهد شد كه مختص روش مكانيزه است.
ستون 4- در اين ستون شرح عمليات عيناً ز سند حسابداري به دفتر منتقل خواهد شد.
ستون 5- شماره صفحه دفتر كل در اين ستون قيد خواهد شد.
ستون 6- اين ستون براي درج شماره حساب است كه واحدهاي درماني از اين ستون استفاده نخواهند كرد.
ستون 7- در اين ستون مبلغ جزء بدهكار (معين حساب) ثبت خواهد شد.
ستون 8- در اين ستن جمع مبالغ جزء بدهكار در مقابل سرفصل كل حساب و براي انتقال به دفتر كل ثبت خواهد شد.
ستون 9- اين ستون براي درج شماره حساب بوده كه مانند ستون 6 فاقد ثبت خواهد بود.
ستون 10- در اين ستون مبلغ جزء بستانكار ثبت خواهد شد.
ستون 11- جمع مبالغ جزء بستانكار در مقابل سرفصل كل حساب و براي انتقال به دفتر كل ثبت خواهد شد.
تبصره يك – جمع ستونهاي 7و8و10و11 هر صفحه به صفحه بعد منتقل و اين عمليات تا پايان ماه ادامه خواهد داشت و درپايان هر ماه جمع عمليات ماه قبل نيز در ستون مربوط ثبت مي‌گردد تا جمع كل لغابت ماه مورد عمل بدست آيد. توجه خواهند داشت كه جمع ستونهاي 7و 8و 10و 11 با هم برابر خواهد بود.
تبصره دو- نسخ اول دفتر روزنامه حسابهاي عمومي هر ماه واحد كه به امضاء مسئولين مربوط رسيده است حداكثر تا پنجم ماه بعد به انضمام ساير مدارك قيد شده در اين دستور العمل به اداره كل امور مالي ارسال خواهد شد.
2-1- دفتر كل
اين دفتر داراي 7 ستون بشرح زير مي باشد كه براي ثبت عمليات مالي واحدهاي درماني از روي ستونهاي 8 و 11 دفتر روزنامه حسابهاي عمومي با توجه به سرفصل كل حسابهاي مندرج در دستورالعمل مورد استفاده قرار مي‌گيرد.
ستون 1- در اين ستون تاريخ روز، ماه ، سال درج مي‌گردد.
ستون 2- در اين ستون شماره صفحه دفتر روزنامه ثبت مي‌گردد.
ستون 3- در اين ستون شرح مختصري با توجه به سرفصل كل حساب ثبت خواهد شد.
ستون 4- اقلام بدهكار مندرج در ستون 8 دفتر رزونامه ثبت خواهد شد.
ستون 5- اقلام بستانكار مندرج در ستون 11 دفتر رزونامه ثبت خواهد شد.
ستون 6- در اين ستون كلمه بدهكار (بد) و يا بستانكار (بس) با توجه به مانده نوشته مي شود.
ستون 7- تفاوت ستون بدهكار با ستون بستانكار ثبت خواهد شد.
3-1- دفتر معين
اين دفتر مانند دفتر كل داراي 7 ستون به شرح ذيل مي‌باشد كه براي ثبت عمليات مالي واحد درماني از روي ستونهاي 5و 8 سند حسابداري با توجه به سرفصل جزء حسابهاي مندرج در اين دستورالعمل مورد استفاده قرار مي‌گيرد.
ستون 1- در اين ستون تاريخ روز، ماه ، سال درج مي‌گردد.
ستون 2- در اين ستون شماره صفحه دفتر روزنامه ثبت مي‌گردد.
ستون 3- در اين ستون شرح عمليات عيناً از سند حسابداري به دفتر مزبور منتقل خواهد شد.
ستون 4- در اين ستون مبالغ بدهكار ستون 5 سند حسابداري به اين دفتر منتقل خواهد شد.
ستون 5- در اين ستون مبالغ بستانكار ستون 8 سند حسابداري به اين دفتر منتقل خواهد شد.
ستون 6- در اين ستون كلمه بدهكار (بد) و يا بستانكار (بس) با توجه به مانده حساب نوشته مي‌شود.
ستون 7- در اين ستون تفاوت ستون مبالغ ثبت شده در ستون بدهكار بامبالغ ثبت شده در ستون بستانكار نوشته مي شود.
تبصره : بديهي است جمع مانده حسابهاي جز دفاتر معين پس از استخراج موازنه ماهيانه بايستي همواره برابر با مانده سرفصل كل همان حساب باشد.
4-1- دفتر اعتبارات
به منظور كنترل اعتبارات واگذاري و جلوگيري از انجام هرگونه هزينه فاقد اعتبار و تهيه و تنظيم بودجه مقايسه‌اي(هزينه‌هاي انجام شده با اعتبارات ابلاغي) ثبت دفتر اعتبارات الزامي بوده و دفتر مزبور مانند دفتر معين و بر اساس سرفصل‌ها و مواد تعيين شده تقسيم بندي و كل اعتبارات واگذاري مربوط به هر ماده و سرفصل در دفتر اعتبارات ثبت و هزينه‌هاي مورد عمل پس از تامين اعتبار در اين دفتر بر اساس ريز مواد ثبت خواهد گرديد. بديهي است در هنگام وقوع هر نوع هزينه مهمور نمودن دستور پرداخت به مهر (تامين اعتبار شد) ضروري خواهد بود ضمناً دفتر اعتبارات شامل 8 ستون و بشرح زير مي‌باشد:
ستون 1- در اين ستون از شماره يك شروع و تا پايان سال بطور مسلسل ادامه مي يابد.
ستون 2- در حال حاضر نياز به تكميل اين ستون از طرف واحد درماني نبوده و پس از اتخاذ تصميم نهايي در جهت استفاده از سيستم كامپيوتري مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
ستون 3- اين ستون مخصوص ثبت تاريخ واگذاري اعتبار و همچنين ثبت تاريخ و نوع هزينه كه عملاً همان تاريخ دستور پرداخت خواهد بود مي باشد.
ستون 4- توضيحات مختصري در ارتباط با نوع هزينه و اعتبار دريافتي در اين ستون ثبت خواهد گرديد ضمناً شماره و تاريخ مجوزات اعتبارات ابلاغي و همچنين شماره دستور پرداختهاي صادره در اين ستون ثبت مي‌گردد.
ستون 5- مبالغ اعتبار ابلاغي در اين ستون ثبت مي‌گردد.
ستون 6- در اين ستون هزينه‌هايي كه بطور علي‌الحساب پرداخت مي‌شود يا تعهد انجام هزينه قبل از پرداخت وجه بعمل مي‌آيد ثبت مي‌گردد و بعد از قطعيت هزينه از اين ستون به ستون شماره 7 منتقل مي‌گردد. توضيح اينكه به ميزان مبلغ مندرج در ستون 6 (تعهدات)‌ اعتبار تقليل پيدا مي‌كند كه اگر هزينه قطعيت نيافت از رديف تعهدات برگشت و به مانده اعتبار مصرفي تلفيق نشده و اگر در اين خصوص ثبت در ستون 6 (تعهدات انجام يافته باشدمي‌بايد عيناً برگشت گرد.
ستون 7- اين ستون مخصوص ثبت هزينه‌هاي قطعي مي باشد.
ستون 8- اين ستون نشانگر ميزان باقيمانده اعتبار كه از مابه‌التفاوت اعتبارات ابلاغي و هزينه‌هاي انجام شده قطعي و تعهد حاصل مي شود مي‌بايد در هر ثبتي مانده اعتبار مشخص باشد.
5-1- دفتر اثاثيه واموال
اين دفتر داراي 9 ستون به منظور ثبت ريز كليه اثاثيه و اموال منقول اعم از اداري و وسايل پزشكي به شرح ذيل مي باشد.
ستون 1- در اين ستون رديف حسابها بصورت مسلسل ثبت مي‌گردد.
ستون 2- در اين ستون تاريخ خريد اموال و تاريخ حواله انبار ثبت مي‌گردد.
ستون 3- در اين ستون مشخصات كامل اثاثيه و اموال ثبت مي‌گردد.
ستون 4- اين ستون مربوط به ثبت شماره جنس و اموال واثاثيه مي باشد كه در صورت لزوم از طرف اداره كل خدمات تعيين و ابلاغ مي شود.
ستون 5- در اين ستون شماره پلاك منصوبه بر روي اموال ثبت مي‌گردد.
ستون 6- در اين ستون نام محل مورد استفاده اموال ثبت مي‌گردد.
ستون 7- در اين ستون قيمت كالاي خريداري شده و يا انتقالي ثبت مي‌گردد.
ستون 8- چنانچه اموالي از طريق انبار به آن واحد ارسال گردد شماره حواله انبار مربوط در اين ستون ثبت مي‌گردد.
ستن 9- هر نوع اطلاعات ديگري جهت مشخص شدن وضعيت اموال در اين ستون ثبت مي‌گردد.
تبصره : براي حفظ و نگهداري و همچنين نظارت بر اثاثيه و لوازم پزشكي مي‌بايد ريز اثاثيه و لوازم پزشكي كه در هر يك از قسمتها و اطاقها مورد استفاده قرار مي‌گيرد و در فرم مخصوصي كه در اين رابطه تهيه گرديده و در دو نسخه ثبت و نسخا ول در محل مورد استفاده بر روي ديوار الصاق و نسخه ديگر در واحد حسابداري نگهداري گردد نقل و انتقال كليه اموال از واحدي به واحد ديگر به اطلاع صاحب جمع اموال و اصلاح فرم مربوطه صورت خواهد گرفت.
6-1- دفتر صندوق
جهت تهيه كليه دريافته و پرداختهاي نقدي از اين دفتر استفاده مي‌گردد و داراي 8 ستون بشرح ذيل مي باشد:
ستون 1- در اين ستون تاريخ روز، ماه ، سال درج مي‌گردد.
ستون 2- در اين ستون شرح دريافت و پرداخت ثبت مي‌گردد.
ستون 3- در اين ستون شماره قبوض فروش رفته و يا شماره قبوض علي‌الحساب دريافتي و يا فيشهاي واريزي ثبت خواهد شد.
ستون 4- در ين ستون وجوهات دريافتي از بابت تنخواه‌گردان ثبت مي‌‌گردد.
ستون 5- مبالغ دريافتي از بابت فروش ثبت مي‌گردد.
ستون 6- در اين ستون مبالغ دريافتي از بابت وديعه ثبت مي‌گردد.
ستون 7- در اين ستون خسارات پرداختي نقدي ثبت مي‌گردد.
ستون 8- مبالغ پرداختي به بانك در ارتباط با وجوه دريافتي از بابت قبوض و وديعه و مانده تنخواه در اين ستون ثبت مي گردد.
اهم فرمهاي مورد نياز در واحدها
7-1- سند حسابداري
چون روزنامه حسابهاي عمومي بر اساس سند حسابداري تنظيم مي گرد بنابراين براي كليه عمليات مالي واحدها، از سند حسابداري بشرح ذيل استفاده مي‌گردد.
تاريخ سند بر حسب روز، ماه، سال نوشته مي‌شود.
شماره سند كه از ابتداي سال از يك شروع و بطورمسلسل ادامه خواهد يافت با استفاده از ستون شماره 2 (شماره سند) دفتر روزنامه حسابهاي عمومي و در زمان ثبت سند در دفتر روزنامه تعيين و در محل مخصوص سند ثبت مي‌ گردد.
ستون 1- در اين ستون شرح موارد بدهكار يا بستانكار كه گوياي عمليات انجام شده باشد ثبت مي‌گردد.
ستون 2- چون ثبت دفاتر معيني از روي اسناد تنظيمي (ستونهي جزء بدهكار و بستانكار) مي‌باشد بنابراين شماره صفحه‌ايكه اقلام جزء بدهكار و يا بستانكار در آن ثبت گرديده در اين ستون ثبت مي‌گردد.
ستون 3- در اين ستون شماره شناسايي ساير اشخاص ثبت مي‌گردد.
ستون 4- اين ستون مخصوص شماره حساب بوده و با توجه به اينكه روش نگهداري حسابهاي واحد درماني بصورت دستي مي باشد لذا از اين ستون تا مكانيزه شدن حساب استفاده نخواهد شد.
ستون 5- در اين ستون مبالغ جزء بدهكار ثبت خواهد شد.
ستون 6- در اين ستون جمع مبلغ جزء بدهكار با توجه به سرفصل كل براي انتقال به ستون 8 دفتر روزنامه حسابهاي عمومي ثبت خواهد شد.
ستون 7- اين ستون نيز مخصوص شماره حساب بوده و با توجه به توضيح مندرج در ستون 4 از اين ستون استفاده نخواهد شد.
ستون 8- در اين ستون مبلغ جزء بستانكار ثبت خواهد شد.
ستون 9- جمع مبالغ جزء بستانكار با توجه به سرفصل كل براي انتقال به ستون 11 دفتر روزنامه حسابهاي عمومي در اين ستون ثبت خواهد شد.
تبصره: اسناد تنظيمي پس از امضاء صادر كنده و كنترل و امضاء آن توسط مسئول حسابداري جهت ثبت در دفتر روزنامه حسابهاي عمومي به متصدي ثبت ارائه خواهد شد.
نظر به اينكه ثبت دفتر روزنامه حسابهاي عمومي بر اساس اطلاعات سند حسابداري انجام مي گيرد بنابراين مي بايستي در تنظيم آن نهايت دقت مبذول گردد.

فهرست:

فصل اول شرح دفاتر و فرمهاي مورد لزوم
دفتر روزنامه حسابهاي عمومي
دفتر كل
دفتر معين
دفتر اعتبارات
دفتر اثاثيه و اموال
دفتر صندوق
فرمهاي مورد نياز در واحدها
سند حسابداري
موازنه حساب
دستور پرداخت
دستور پرداخت نقدي
دستور پرداخت چك
برگه دريافت وديعه
برگه رسيد انبار
حواله انبار
صورت آمار داروي مصرفي روزانه
فرم آمار مصرفي ماهيانه
فرم صورت مجلس موارد اختلاف اجناس تحويلي با حواله
فصل دوم طبقه‌بندي حسابها
گروه ذخائر
گروه اموال غيرمنقول و منقول و امتيازات
گروه اشخاص
گروه وجوه
گروه درآمدها
گروه روابط
گروه حسابهاي انتظاري
فصل سوم تشريح حسابها
گروه ذخائر 1- ذخائر قانوني
2- ذخائر استهلاك
گروه اموال غيرمنقول- منقول- امتيازات
1- اموال غيرمنقول
2- اموال منقول
3- حساب انبار و موجوديها جنسي
عمليات حسابداري انبار مواد مصرفي و خوراك و انبار داروئي
اجناس ارسالي از بيمارستانها به درمانگاههاي تابعه
خروج اجناس از انبار براي مصارف داخلي
اجناس مرجوعي از قسمتهاي مختلف واحد مراكز درماني به انبار واحد درماني
اجناس انتقالي و يا مرجوعي از قسمتهاي درمانگاههاي وابسته داراي حسابداري مستقل به بيمارستانها
اجناس و كالاهاي اهدائي
ضايعات
حساب انبار اثاثيه اداري و ملزومات پزشكي
حساب امتيازات
گروه اشخاص
حساب اشخاص (بدهكاران و بستانكاران)
گروه وجوه
صندوق
تنخواه گردان
قبوض درماني
بانكها
گروه درآمدها
درآمد حاصله از ارائه خدامات درماني به غير بيمه‌شدگان
درآمد حاصله از موسسات طرف قرارداد
درآمد حاصل از كمك و هدايا
ساير درآمدها
درآمدهاي تحصيل نشده
گروه هزينه‌‌ها
بخش اول :هزينه‌هاي درمان مستقيم واحدهاي درماني تحت مالكيت و استيجاري
بخش دوم : هزينه‌هاي درماني مستقيم بيمارستانهاي عمومي طرف قرارداد
بخش سوم: هزينه‌ درمان غيرمستقيم طرف قرارداد
بخش چهارم : هزينه‌هاي درمان اورژانس
گروه روابط
1- تراز افتتاحيه
2- حساب رابط
3- حساب درآمد و هزينه نهايي درمان
حساب تراز اختتاميه
گروه حسابهاي انتظامي و طرف حسابهاي انتظامي
بخش چهارم تلفيق حسابها


موضوعات مرتبط: فروشگاه
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

كارورزي رشته حسابداري در شركت سودا شيمي

۱۱ خرداد ۱۴۰۳
۰۹:۵۰:۰۰
ادمين

كارورزي رشته حسابداري در شركت سودا شيمي

كارورزي رشته حسابداري در شركت سودا شيمي

دسته بندي حسابداري
فرمت فايل doc
حجم فايل 93 كيلو بايت
تعداد صفحات 40
براي دانلود فايل روي دكمه زير كليك كنيد
دريافت فايل

گزارش كارورزي رشته حسابداري در شركت سودا شيمي

پيشگفتار
تاريخچه ي حسابداري:
حسابداري درجهان نزديك به 6000 سال سابقه تاريخي دارد وتاريخ نخستين مدارك كشف شده حسابداري به 3600 سال قبل ازميلا‌دمسيح برمي گردد. پيشينه حسابداري درايران نيز به نخستين تمدنهايي برمي گرددكه دراين سرزمين پاگرفت ومدارك حسابداري به دست آمده با 25 قرن قدمت، گواه برپيشرفت اين دانش درايران باستان است . درطول تاريخ روشهاي حسابداري متنوع ومتعددي براي اداره ي امور حكومتي وانجام دادن فعاليتهاي اقتصادي ابداع شده كه در پاسخ به نيازهاي زمان،‌ سيرتحولي وتكاملي داشته است.
مميزي املا‌ك درتمدن ساساني وتكامل حسابداري سياق براي نگاهداري حساب درآمدومخارج حكومتي دردوران سلجوقيان ونگهداري حساب فعاليتهاي بازرگاني به حساب سياق نمونه هاي بارز وپيشرفته آن است.
بااين حال حسابداري نوين( دوطرفه) همانند بسياري ازدانشهاي كاربردي ديگر به همراه ورود فرآورده هاي صنعتي ورسوخ موسسات وشركتهاي خارجي به ايران راه يافت؟
اما عقب ماندگي عمومي اقتصادي،‌فقرعمومي، ناهماهنگي قوانين ومقررات با نيازهاي جامعه، ضعف نهادهاي حرفه اي وعدم ارتباط حسابداري نوين با حسابداري سنتي ايراني ازجمله موانع عمده اي بوده است كه اشاعه وپيشرفت حسابداري رادرشور مامحدودوكاربردآن رادرجهت رفع تنگناها ومشكلا‌ت اداره موسسات كاهش داده است تاآنجا كه هنوز هم فوايد استقرار سيستم هاي حسابداري متناسب وكارآمدي كه بتواند بافراهم آوردن اطلا‌عات قابل اعتماد،‌ صحيح وبه موقع،‌تصميم گيريهاي روزمره رامنطقي وبرنامه ريزي عمليات آينده راتسهيل كند كه براي بسياري از اشخاص مراجع وموسسات ناشناخته مانده است.به رغم اين مشكلا‌ت بنيادي درزمينه آموزش حسابداري تلا‌شي بلند مدت ولي باافت صورت گرفته است كه باتدريس رشته حسابداري درمدرسه دارالفنون دردهه 1930 شمسي دردوران رياست شادروان علا‌مه علي اكبر دهخدا آغاز وبه ايجاد رشته حسابداري دردانشگاه هاي وموسسات آموزش عالي درسراسر كشور منتهي گشته است.
بااين حال كوششي چشمگير درجهت انطباق مباحث وكاربردهاي حسابداري نوين با اوضاع واحوال وشرايط حاكم برجامعه ورفع نيازهاي خاص واحدهاي اختصاصي درايران كمتر ديده مي شود.
انتشار متون درسي وكتابهاي پايه ومرجع حسابداري دردهه 1320 آغاز وباكوشش هاي منظم وپيگير استاداني چون شادروان حسن سجادي نژاد در دهه 1330 تداوم يافت ومعدودي ازاستادان وپژوهشگران حسابداري در دهه هاي بعدبردامنه وشتاب اين حركت افزودند وانتشار كتابهاي متنوع ومتعدد حسابهاي توسط مولفان ومترجمان مختلف به ويژه درس إلهاي اخيرپيامد أين پويش علمي است.
ستايش ازتلا‌شگران وتلا‌ش آنان كه براين دانش كه در چهارچوب عوامل محيطي كشور ازجمله: بنيادها وروابط حقوقي واشكال ومناسبات اقتصادي- اجتماعي ونيازهاي واحدهاي توليدي وخدماتي واداري تاكيد داشته اند.

مقدمه :
فعاليت ها ي اقتصادي كه درهركشوري به وسيله ي افراد صاحب سرمايه درقالب بنگاههاي اقتصادي انجام مي شود. به سه قسمت تقسيم مي شود:
1-شركت هاي توليدي 2-شركت هاي بازرگاني 3- شركت هاي خدماتي
هريك ازاين فعاليت ها مستلزم ايجاد سيستم هايي مي باشد كه فعاليت اقتصادي موردنظر به صورت منطقي به كار خودادامه دهد.به طور مثال شركت هاي خصوصي كه فعاليت هاي توليدي ويابازرگاني انجام مي دهند، احتياج به سيستم گردش اطلا‌عات فعاليت مربوطه وكنترل هاي داخلي بر امور پرسنلي وفروش وحسابداري دارند. هريك ازاين سيستم هاي كنترل داخلي كاربرد قسمت خاص خودرادارند. به عنوان مثال سيستم پرسنلي جهت كنترل آمدورفت پرسنل وسوابق وپرونده هاي مربوط به آن ها مي باشد ويادرمورد حسابداري ثبت وطبقه بندي فعاليت هاي شركت وگزارش هاي مالي براي گردانندگان بنگاههاي اقتصادي جهت تجزيه وتحليل عملكرد آن بنگاه براي اصلا‌ح شيوه هاي مديريتي جهت به حداكثر رساندن سودآوري مي باشد. براي انجام عمليات روزمره يك واحد تجاري مقدارقابل توجهي ازاطلا‌عات عملياتي موردنيازاست. مثلا‌براي هريك ازكاركنان سوابق حقوقي مشتمل برارقام استحقاقي،‌كسورومبالغ پرداختي نگه داري مي گردد وياكارمندان قسمت فروش نيازمند هستند بدانند كه چه محصولا‌تي آماده براي فروش هستندوبهاي تمام شده وقيمت فروش هريك به چه ميزان تعيين شده است وزمانيكه محصولي به فروش مي رسد لا‌زم است،‌اين رويداد به ثبت برسد.
*** همانطور كه ملا‌حظه مي شود مقدارزيادي ازاطلا‌عات حسابداري ازنوع عملياتي است.
اطلا‌عات عملياتي ارقام خام رابراي حسابداري مالي ومديريت فراهم مي كند.
هرواحدتجاري معمولا‌ داراي سه نوع اطلا‌عات حسابداري مي باشد:
1- اطلا‌عات عملياتي كه مربوط به جزئيات عمليات است.
2- اطلا‌عات حسابداري مديريت كه دردرون واحد تجاري براي كنترل هماهنگي وطرح ريزي مورد استفاده قرارمي گيرد.
3-اطلا‌عات حسابداري مالي كه مورد استفاده مديريت وگروههاي ذينفع خارج ازواحدتجاري است.

تاريخچه ي شركت:
شركت موردنظرسوداشيمي نام داردكه درسال 1375 به ثبت رسيده واساسنامه ي آن شامل انجام كليه فعاليت هاي بازرگاني مجازوتهيه وتوزيع وبه عبارت ديگر توليد مواد شيميايي وپليمري وبازيافت موادپليمري مي باشد، كه كارخانه ي آن در نزديكي شهريارمي باشدوتعداد50 نفر كارگر وكادراداري درآن مشغول كارند، مساحت اين كارخانه حدود000/3 متر مربع مي باشد كه ازچندين سوله كه به عنوان كارخانه وانبارمواداوليه وكالا‌هاي ساخته شده است.
درداخل يكي ازاين سوله ها 4 دستگاه ماشين تزريق موادپلا‌ستيك وپليمري باظرفيت هاي مختلف قرار داردودرسوله اي ديگر چندين دستگاه اكسترودر قراردارد.
دريكي ديگر ازاين سوله ها به صورت دوطبقه ساخته شده است،‌قسمت اموراداري وسرپرستي ومديريت كارخانه وجوددارد وبخش ديگر سوله اي كه انبار قسمت توليد بوده وكالا‌هاي ساخته شده به آن جا منتقل مي شود، درسوله اي ديگر انبار مواداوليه وجوددارد كه كليه مواد اوليه موردنياز قسمت توليد درآنجاقراردارد. ضمنا اين شركت داراي يك دفتر مركزي بوده كه درتهران واقع شده است كه درآن جا امورمالي واداري وتداركات وترخيص وفروش وجودداردكه هريك ازقسمت هاي مختلفي تشكيل شده است.
- معمولا‌ اكثر كارخانه هاي توليدي كه درخارج ازتهران واقع شده اند دفتر مركزي درداخل تهران دارند كه مسئوليت قسمت بازرگاني برعهده ي آن ها مي باشد.
الف: بخش هاي مختلف قسمت توليدي:
1- كارخانه:
1-1 خط توليد 1 دستگاه تزريق:
درقسمت توليد دستگاههاي تزريق پلا‌ستيك قراردارند، كه توليدات مختلفي انجام مي دهند و براساس نوع قالب هايي كه به دستگاه تزريق متصل مي شوند،‌مي تواند وسعت كالا‌هاي توليدي وتنوع آن ها راافزايش دادولي درحال حاضر باتوجه به تقاضاي كم بازار وشركت هاي دولتي متقاضي، توليدات اين كارخانه محدود به بست هاي مخابراتي هستند كه به وسيله ي آن ها كابل هاي مخابرات برروي ديوارهاي شهر نسب مي شودكه شامل سه قسمت مي باشد:
1 ـ قسمت پايه
2ـ قسمت روكش ودوعددپيچ، كه همگي ازموادپليمري به نام پلي آميد (كه به صورت گرانول براي
توليد استفاده مي شود) ساخته مي شودوهمچنين ازديگر توليدات شركت، سبدهاي يك بارمصرف مي باشد كه مورد استفاده ي آن براي ميوه هاي صادراتي وجابه جايي ميوه ها درداخل كشوراست، توليد مي شود ومواداوليه مصرفي براي آنها پلي پروپلين يابه اصطلا‌ح(p.p) ناميده مي شود.بست هاي توليد شده دربسته هاي 000/1 تايي درداخل جعبه قرارمي گيرندوسپس به انباركالا‌ي ‌آماده براي فروش منتقل مي شوند.

فهرست مطالب:
فصل اول:آشنايي كلي با مكان شركت
1ـ پيشگفتار
2ـ مقدمه
3ـ نمودارسازمان
4ـ تاريخچه شركت

فصل دوم: اجزاي تشكيل دهنده شركت
الف: قسمت توليد
1ـ كارخانه
1ـ1 خط توليد دستگاه تزريق
2ـ1 خط توليد دستگاه اكسترودر
2ـ انبار
1ـ2 انبار مواد اوليه
2ـ2 انبار محصولات
3ـ امور اداري وكار گزيني
ب: قسمت بازرگاني
1ـ دفتر مركزي
1ـ1 قسمت فروش
2ـ1 قسمت تداركات
3ـ1 قسمت امور اداري

فصل سوم : ارزشيابي بخش هاي مرتبط با رشته كار آموزي
الف: ساختار امور مالي شركت:
1- حسابداري صنعتي
2-حسابداري مالي
ب:ثبت هاي حسابداري مربوط به قسمت توليدي و بازرگاني
ج: صورت هاي مالي وتجزيه وتحليل آن ها
1ـ تراز نامه
2ـ صورت سود وزيان
3ـ صورت سرمايه
4ـ صورت تغييرات در وضعيت مالي
5ـ توضيحات صورت هاي مالي

فصل چهارم :آزمون آموخته ها
فرم هاي كلي صورت هاي مالي
1ـ تراز نامه
2ـ صورت سود وزيان ـ گردش حساب سود وزيان انباشته
3ـ صورت سود وزيان جامع
4ـ صورت جريان وجوه نقد
5ـ يادداشت هاي توضيحي
1ـ5 مبناي تهيه صورت هاي مالي
2ـ5 اهم رويه هاي حسابداري
3ـ5 توضيح اقلام مندرج در صورت
4ـ5 ساير اطلاعات

تعاريف :
(تعاريفي از حسابداري)

پيوست ها :
كليه اسناد حسابداري مذكور مربوط به قسمت توليدي وبازرگاني


موضوعات مرتبط: فروشگاه
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]
فروشگاه اينترنتي
نام و نام خانوادگی :
ایمیل:
عنوان پیغام:
پیغام :
تمامی حقوق این وب سایت متعلق به فروشگاه است. || طراح قالب avazak.ir